سلام مهمان گرامي؛

خوش آمدید، براي مشاهده تالار با امکانات کامل ميبايست از طريق ايــن ليـــنک ثبت نام کنيد.

در صورتی که قبلا ثبت نام کرده و رمز عبور خود را فراموش کرده اید از طریق ايــن ليـــنک آنرا بازیابی کنید.

عکس زیر رو ببینید و بگید این خونه به چه روشی طراحی شده؟ - صفحه 2

پاسخ یاب یافتن سریع پاسخ ها ویژه آزمون نظام مهندسی

برای مشاهده راهنمای استفاده از امکانات سایت و روش ایجاد تاپیک جدید اینجا کلیک کنید.

برای ارتقا عنوان کاربری خود به کاربر ویژه و دسترسی به بخش ویژه VIP اینجا کلیک کنید.
صفحه 2 از 2 نخستنخست 12
نمایش نتایج: از 11 به 19 از 19

موضوع: عکس زیر رو ببینید و بگید این خونه به چه روشی طراحی شده؟

  1. Top | #11


    تاریخ عضویت
    دی -۱۳۹۰
    عنوان کاربر
    مدیر ارشد
    محل سکونت
    برازجان
    رشته تحصيلي
    عمران
    نوشته ها
    498
    پسندیده
    1,743
    مورد پسند: 1,127 بار در 418 پست
    میزان امتیاز
    1508
    با سلام

    نظر جناب مهندس ترکاشون عالی بود، بله طبیعت انسان هر چیزی رو با نظم دوست داره، فکر کنید وارد شهری بشید و چنین سازه هایی با طراحی خارجی تخریب شده یا وارونه یا... رو ببینید، احساس خوشایندی بهتون دست نمیده، شاید فقط براتون عجیب باشه و در ذهنتون بمونه، ولی در عوض در این شهر سازه هایی با طراحی منظم ببینید بسیار لذت بخش خواهد بود.

    تشکر از مشارکت دوستان

    موفق باشید
    3 کاربر مقابل پست boushehromran عزیز را پسندیده اند: admin,sara.Architect,star10

  2. Top | #12


    تاریخ عضویت
    فروردین -۱۳۹۳
    عنوان کاربر
    پاسخگو و راهنما
    محل سکونت
    مشهد
    مقطع تحصيلات
    لیسانس
    رشته تحصيلي
    عمران
    نام دانشگاه
    دانشگاه تبریز
    سال اخذ مدرک
    1352
    پایه نظام مهندسي
    پایه یک :نطارت واجرا
    نوشته ها
    370
    پسندیده
    693
    مورد پسند: 1,134 بار در 353 پست
    میزان امتیاز
    1304
    نقل قول نوشته اصلی توسط ساراارشیتکت نمایش پست ها
    باسلام خدمت استادمحترم مهندس ترکاشوند
    ممنون ازتوجه تون .باتوجه به تجربیاتی که شمادارید مایلم بیشتردرمورد مکاتب اطلاعات کسب کنم.هرچندمن اطلاعات زیادی دراین موردندارم ولی بینهایت علاقه دارم اگاه شوم.
    استاد لطف میکنید دراین موردمن روراهنمایی فرمایید؟
    باتشکر

    همکار محترم:با سلام وعرض احترام:
    از شما بخاطر این همه علاقه وجدیت در کارتان تقدیرمی کنم. ای کاش بسیاری از دوستان دانشجو وهمکاران جوان :ارشیتکت وشهرسازم: نیمی از این فعالیت وانرژی حرفه ای شما را داشتند. به شما تبریک می گویم. چون به موفقیت زیادی
    دست خواهید یافت. در اولین فرصت یک بحث پایه ای در رشته معماری را در همین مسایل :تعادل-توازن-نظم را باید شروع وبعد به مکاتب -بپردازیم. بهر صورت :فرمایش شما: سمعا وطاعا.
    3 کاربر مقابل پست SIAMAK-TORKASHVAN7 عزیز را پسندیده اند: admin,boushehromran,sara.Architect

  3. Top | #13


    تاریخ عضویت
    آبان -۱۳۹۳
    عنوان کاربر
    مدیر بخش معماری
    محل سکونت
    سنندج
    رشته تحصيلي
    معماری
    نوشته ها
    264
    پسندیده
    845
    مورد پسند: 712 بار در 242 پست
    میزان امتیاز
    966
    سلام استاد گرامی
    ممنونم ازلطفی که نسبت به اینجانب دارید.انشااله روزی به درجه ای ازمعلومات برسم که بتوانم سخن شما را اثبات کنم.مشتاقانه منتظر راهنمایی های شما هستم.
    باتشکر ازطرف ارشیتکت جوان

  4. Top | #14


    تاریخ عضویت
    فروردین -۱۳۸۹
    عنوان کاربر
    مدير کـل سايت
    محل سکونت
    بوشهر
    مقطع تحصيلات
    فوق لیسانس
    رشته تحصيلي
    عمران سازه
    پایه نظام مهندسي
    1نظارت و اجرا
    نوشته ها
    2,105
    پسندیده
    3,174
    مورد پسند: 2,249 بار در 941 پست
    میزان امتیاز
    3740
    مطالب زیر توسط جناب مهندس ترکاشون با نام کاربری [تنها کاربران عضو سايت قادر به مشاهده لينک ها هستند. ] نوشته شده و با توجه به مشکلی که ایشان در ارسال این مطالب داشتند بنده آنها را در اینجا قرار داده ام
    با تشکر از ایشان


    مقدمه-سلسله نوشتارهایی که بتدریج در اینجا وانشا الله در بخش های بعدی خواهم اورد -در واقع نتیجه 30 سال همکاری با مشاوران محترم -مطرح و بسیار ارزشمند کشورم است که بی اغراق حرف نخست را حداقل در خاور میانه می زنند.من در طول این سالها -با نهایت صداقت وبی تعصب شاهد بودم :مشاوران ما در این رشته ها که 30 تا 35 سال افتخار همکاری واموختن از انها داشتم در90 درصد پروزه های:محیط زیست وابرسانی وفاضلاب-شهرسازی ومعماری-برنامه ریزی شهری-ساز ه های ابی-خاکی-راه-تونل-سدسازی-احداث کارخانه های سیمان وفراورده های ساختمانی و تاسیساتی والکتریک -از کشورهای همسا یه :پاکستان-افغانستان-ترکمنستان-اذربایجان جدید(در اصل نام ان باید اران باشد که خود روزی بخشی از استان اذر بایجان بزرگ ایران بوده است و اکنون این نام کپی بدون اجازه و جعل نام استان ایران است وقابل طرح قضایی در دیوان لاهه -اگرچه در اثر تعلل مسیولین وقت ما خیلی دیر شده است) -حتی ترکیه-هند - مصر- سوریه-تاجیکستان-قفقاز-و.....بسیار جلوتر است. که خود در قلبتان به ان معترفید.ودر کشورهای پیشرفته به کار کار شناسان ایرانی در دفاترخود ارجحیت نهاده وانها را بر کارشناسان کشورهای فوق وحتی :روسی واروپای شرقی وچین وکره واندونزی ومالزی ترجیح می دهنداین موضوعی اظهر من الشمس است که لااقل خود در ایتالیا شاهد ان بودم ووجود تعداد بیشتر کارشناسان ایرانی در فقط :ناسا بر دیگر کشورها خود موید این نکته مهم است..من نمی گویم کار کارشناسان کشورهای دیگر که نام بردم بد است اما مهم این جاست که اینان -در حد درک ونواوری وخلاقیت کارشناسان ایرانی نیستند.توضیح ویاداوری:انچه در ذیل بنظرتان خواهد رسید-خلاصه وفشرده ای است ازپیش نویس کتابی با230 صفحه تالیف من در تمام زمینه های :چگونگی طراحی شهری وشرح محورهای کاربردی به زبان ساده که متاسفانه بعلت استقبال اغلب مردم ما از رمانها وداستانهای عشقی وجنایی!!ناشران در این برهه از زمان از بیم عدم برگشت سرمایه وهزینه در چاپ این قبیل کتب علمی مرددند-فعلا که تکلیف کتب علمی وتخصصی چنین است و اغلب ناشران را بیم ضرر.حال ان که چاپ در 1500 تا2000نسخه برای دانشجویان -تصور نمی کنم انقدر کار شاق و سختی باشدو خطر ضرر مالی!سنگینی برای ایشان باشد.این ها بهانه است -اگر خذف را بجای صدف ترجیح می دهند امردیگری است.باید حتما کتب علمی ما توسط ناشران متفکر خارجی چاپ شوند وبعد شما برای ترجمه وچاپ فارسی ان باهم رقابت کنید! واقدام نمایند.امید وارم چنین نباشد.از ما گفتن بود.بیم ان دارم که روزی نیز شاهد ترجمه کتب حقیراز زبانهای خارجی به فارسی باشم.!دراین سالها -در کارهای مشابه همکارانم -در کشورهای اروپایی بسیار شاهداین اتفاق بوده ام. همکاران زیر مجموعه خود !که اکنون رحل اقامت در دیار دیگر افکنده اند.
    ذی المقدمه :تجربیات کاری من با مشاوران شهر ساز ایرانی ومختلط(امریکایی-فرانسوی-ایتالیایی-انگلیسی-سویسی-المانی از قبل وبعد انقلاب کار کرده ام.). بوده است .این مشاوران بزرگ که اگر لازم شد نام انها را خواهم اورد وشاید برخی از همکاران قدیم من در انها در اقصی نقاط ایران یا جهان تصادفا این مقالات را می خوانند- در کل متشکل از تیم های زیر بودند: شهر سازی-معماری-برنامه ریزی شهری-سازه ومحاسبات(استراکچر)-زمین شناسی ونقشه برداری-تاسیسات مکانیکال والکتریکال و شبکه های اب وفاضلاب شهری-کارتوگرافی و عکسهای هوایی وجغرافیا -ترافیک شهری- اماروریاضی-مکانیک خاک-اداری ومالی-وهمگی این واحدها تحت پوشش تیم حرفه ایی وورزیده نرم وسخت افزاری کامپیوتری و سر ور اصلی . همکاری من در بخشهای :سازه-شبکه های اب و فاضلاب-راه-و مکانیک خاک بود.این را گفتم تا بدانید شهرسازی و معماری کار تخصصی من نبود.اما همکاری مذکور بما کارشناسان زیر مجموعه شهر سازان مذکور بسیار نکات ارزنده ای اموخت -وبدین علت امروز می توانم این مسایل را باز کنم. بخش نخست :مطالعات و فاز بندی :
    مطالعات شهرسازان در محور های زیر بود:
    الف-بررسی بافت های موجودقدیم و جدید الاحداث وتهیه نقشه ها و گزارشهای وضع موجود. ب- بررسی وضعیت اماری ورگرسیونی نرخ رشد جمعیت و مهاجرتهای دیگر شهرها وروستاهها واتباع بیگانه به بزرگ شهرها ی اصلی(از بکار بردن کلمه کلان شهر که امروزه بسیار استفاده می کنند بعللی که بعد می گویم ودر مقوله شهری درست نیست خودداری کردم وبزرگ شهر را تر جیح دادم). جهت مشخص کردن واریانت وسمت توسعه وانتخاب روش توسعه(شهرکهای سر ریز-یا فقط توسعه خطی جهت دار در سمت تعین شده واریانت بافت موجود بصور شعاعی یا شطرنجی و توجه به اقلیم و گلباد.).ج-تاسیسات و حمل ونقل و تعین نرخ وتعداد مسافرتهای درون شهری جهت انتخاب سیستم های حمل ونقل.(مترو-تراموای-اتوبوس).-د-شبکه های اب وفاضلاب وخطوط انرژی:گاز-برق و این قبیل خد مات.پ-**مهمترین بخش:فضاهای سبز-بهداشتی و بیمارستانی و اموزشی.ث-موارد متعدد متفرقه که ذکر همه انها موجب اطاله کلام می شود و من نیز حضور ذهن ندارم (چون معمولا از خا طرات وتجربیات 30 سال قبل تا بحال خود دارم می نویسم لذا بهترین روش این است که در موارد لزوم خود به خود جلو امده و مطرح خواهند شد.).
    اما در مجموع شهرساز وطراح شهری معمولا محور های کلی زیر را در نظر گرفته ودر واقع فاز صفر وزیر بنای اندیشه وساختار فازهای بعدی قرار می دهد:ایا قرار به کار مشاوره و دادن مجلدات مطالعات دقیق و طرحها ونقشه ها ی مراحل فازبندی توسعه شهری در یک یا چند برنامه استراتژیک یا تاکتیکی زمانی چنین الزامی را ایجاب کرده اند ایا بر اساس این محور ها بوده اند ؟یا حداقل شاخص های دیگری مد نظر بوده اند.؟.انچه که من در طراحی های گذشته شاهد بودم معمولا بر اساس :نقطه نظرات جمع بندی شده وبدست امده در کالبدطرحها ی ملی ومنطقه ای -و پذیرش قانونمند انه واجرایی بودن انها در اجلاس کارشناسی در سطح "عالی" با کار شناسان ورزیده وبا تجربه سازمان برنامه وبودجه وقت(که متاسفانه امروزه بصورت عجولانه وغیر کارشناسی- این سازمان مفید حذف!گردیده است وکارشناسان ان در زیر مجمو عه های معاونت های :عمرانی ومالی واداری استانداری ها ادغام وانجام وظیفه می کنند.).انجام می گردید. در این جلسات(که من سا لها حداقل هفته ای یک بار -بعلت عضویت شرکت داشتم ) که در سازمان برنامه بودجه استانها تشکیل می گردید-شرایط اقلیم جغرافیایی-فرهنگی-اقتصادی وسیاسی منطقه تحت مطالعه مشاور شهر ساز به دقت بررسی شده بود ودر واقع به دفاعیات مشاور از مطالعات وپیشنهاد های وی دقیقاگوش وبها وارج داده می شد.بنابر این مهمترین چیزی که به نظر حقیر (بر اساس تجربه کسب شد) شهر سازان محترم باید بان اهمیت دهند چیزی نیست جز همان مسیله مهم:"طرح ریزی کالبدی شهرها"بطور بسیار حساب شده ودقیق وبا استعانت از انچه که از ناکا می ها ونپختگی خود ودیگران در گذشته شاهد بوده ودرس گرفته ایم".عدم درست اندیشی در طراحی کالبد وپوسته اصلی شهر ما را در طرحهای جامع-تفصیلی- ویا هادیهای شهرهای کوچکتر یا زیر مجموعه کالبد شهری دچار شکست و صدماتی به پیکره :بزرگ شهر ها میکند که جبران انها یا بسیار دشوار و هزینه بر و فلج کننده مدتها کار وزندگی مردم ویا در مواردی غیر ممکن خواهد بود.مثالی بزنم:من خود در سالهای 1350 وبعد از ان بعلت زندگی وتحصیل وکار در شهرهای اهواز-تبریز-تهران -مشهد شاهد :شکل گیری :ان تابو و حالت نوستالژیک بافت شهری این مناطق بصورت عنکبوتی-شعاعی پیرامون مراکزی بودم که برای مردم وخود من این حالت را داشت.در اهواز مر کزیت قرار گرفتن کارون زیبا و پر خروش سا لهای 1335-1338 وبسیار پر اب که من خود در طفولیت شاهد تردد کشتی های انگلیسی که هنوز بخشی از انان در خوزستان مانده بودند -بودم وشاهد شکل گیری وتوسعه شهر که رودخانه انرا بدو پاره کرده بود.کارون تابو ی اهواز بوده وهست.وهمواره شهر بر مبنای چنین ذهنیت وواقعیتی قداست گونه که فرهنگ منطقه وحتی شهر سازی ان بر این اساس شکل گرفته است توسعه شعایی وخطی داشته است -یا در تبریز بیاد محله ششکلان وامیرخیز(با قدمتی 600 ساله)-مسجد کبود و حوالی ارک میی افتم.یا ان بازار زیبا و تاریخی خیابان تربیت-که نه تنها بر من که اذربایجانی نیستم -بلکه هر بار که با دوستان به دیدار زنده یاد استاد شهریار در ششکلان می رفتیم اثر نوستالژیک ان فضا وبافت ومعماری قدیمی بر همه ما وحتی خود استاد را کاملا حس می کردم.وبالاخره اثر مر کزیت حلقه بارگاه و حرم امام رضا(ع)واستانقدس رضوی انقدر واضح وتاثیر گذار است که محوریت کار مشاور شهر ساز طرح توسعه فعلی نیزبر ان قرار دارد.عدم توجه به همین مسیله بافت اولیه ومحوریت ذهنی ساکنان محلات یک شهر -نا متناسب بودن توسعه بسیاری از بزرگ شهرهای ایران را به خوبی نشان میدهد.
    این موارد در واقع برای اثبات عرایض فوق وبعدی به دانشجویان محترم وخواننده گرامی ارایه شده اند وشهر سازان ومشاوران محترم نیازی به ان ندارند. مجددا تاکید میکنم اگرچه بحث جنبه تخصصی وفنی خود را حفظ خواهد نمود لکن -دید اصلی از منظر :فلسفه شکل گیری چنین محوریت هایی است که چرا باید در ذهنیت شهر ساز باشند واگر هستند چه شناخت ها وحهان بینی باعث ایجاد مکتب های شهر سازی فعلی شده اند -و ایامی توان اینها را کامل و راهبردی دانست وهمه جا بکار بست؟-**نمی دانم دانشجویان این رشته تا کنون عمیق باین موضوع فکر کر ده اند؟یا هر دستور العملی را وحی منزل تلقی کرده اند-بصرف اینکه نام شهر ساز معروف است ؟!.** ودیگر انکه این موارد :دیدگاه ونظر شخصی نگارنده است و شما در قبول یا رد ان "مختار هستید".اما تقاضا دارد :فکر کنید. **************************************************
    بخش دوم--محوریت های مهم و فلسفه پروسه شکل گیری انها در شهر سازی کدامند؟ وچرا؟
    1-نظم:پدیده ای که در ساختار ذره ای نیز وجود دارد وامروزه نیز برای نانونیزه وکوچکتر کردن مواد وماتریالها مرتب کردن اتمهابصورت ماتریسی ارایه بندی می شوند.این را از جهت دلیل علمی گفتم که بحث مفصل فیزیکی دارد وجای ان این جا نیست.از نظر فلسفه(وانچه شخصا معتقدم) نظم "یک اصل متعارفی ودر واقع از اصول موضوعه بشمار است.تا انجا که از برهان نظم استفاده وبدان استناد می کنند.برخلاف نظریه :اشفتگی و پیچیدگی و جهش های تصادفی برخی از ریاضی دانان و شهر سازان پست مدرن -که من با دلایل علمی با ایشان موافق نیستم --نظم مکانیزیمی اجباری در کل اجزای جهان و کالبد طبیعت جاندار وبی جان است چر اکه تحت اثر متقابل "توازن هستی ودر مقیاس کوچکتر یونیورس وجهانی است"-اثر این دو برهم متقابل است-انچه که بسیاری از اندیشمندان :پست مدرن از فیزبکدان وریاضی دان وبه تبعیت از ایشان شهر ساز پست مدرن بر اساس :ریاضیات گسیخته وهندسه فراکتالی(رجوع کنید به ریاضیات نا پیوسته دهه 1970 به بعد دپارتمانهای ریاضی-فیزیک دانشگاههای :ام.ای.تی و کلمبیا و اثار برتراند راسل (ریاضی وفلسفی) در کمبریج ودر ایران دپارتمانهای ریاضی محض دانشگاههای تهران وشریف -ویامراجعه مستقیم به کتاب بنیان گذار هندسه فراکتالی یا اشفتگی بنوت مندل برات
    Mandelbrot -Benoit-The FRACTAL Geometry of nature .by:Freeman co-NEW YORK.)
    در باره شکل گیری شهر بصورت نامنظم وجهش گونه(موتاسیون شبیه صفات ژنتیکی) مطرح واستدلال می کنند مرا بیاد :مسیله "فید بک"مثبت یک سیستم وفرو پاشی ان می اندازد.که خود این موضوع جای اما واگر و بحث دارد.بزرکترین دلیل اشتباه دراثر پارادوکس پیاده شدن :ریاضیات گسیخته واشفته در ذهن شهر ساز پست مدرن ما روی مقوله شهر سازی وحتی معماری بنظر من این است که :اگر هم شکل گیری شهر های نخستین واولیه چنین بوده است -که بنظر منطقی است چر ا که اغاز کنندگان شهر نشینی اولیه حتی اطلاعی ا ز مثلث فیثا غورث وابعاد "طلایی"ان نداشتند وشهرکهای نخستین در حد قصبات به صرف نزدیک بودن به رودخانه ها وبسیار ابتدایی وخطی در یک دا دو طرف رود جلو می رفته است.اما بطور تصادف ویا جهش گونه ویکباره بودن ویا شدن !بصورتهای منظم هندسی در نیامده اند. نگاهی به شهر های باستانی تمدنهای :یونان(اسپارت-اتن) -رم(غربی وبیزانس)-ایران(تیسفون وهکمتانه وپارس )-مصر(اهرام واسفنکس)-چین(شهر سازی حیرت انگیز دوره امپراطوری مینک) و.فنیقیها....اموختن دگر اقوام :اعراب-ترکهای اسیای مرکزی- ترکهای عثمانی-ارو پاییان و.....از تمدنهای فوق -خود نمایانگر ایجاد و شکل گیری تدریجی و سیستم گونه فید بک های مثبت ومنفی و تجرببیات گرانبها و هزینه سنگینی است که پرداخت شده تا هر بار نتایج ازمون وخطا به ورودی افزوده شود . بنابر این شکل گیری منظم :شهرهای -شعایی وبافت عنکبوتی وبعد ها شطرنجی گونه تدریجی بوده است.و اجبار بر حفظ نظم وتقارن امری است بدیهی که یک شهر ساز با تفکر پست مدرن نیز انرا رعایت میکند.حتی شاید نا خواسته ونا خود اگاهانه.
    2-تقارن ورعایت قرینگی: هماهنگی وتقارن در کلیه اجزای طبیعت و ساده ترین شکل ملموس ان -بدن وکالبد فیزیکی خود ما نسبت به محور عمودی نیمساز گونه که از فصل مشترک دو نیمکرهراست وچپ مغز تا انتهای فاصله بین دو پا می گذرد-یا قرینگی وهمانندی این دو پاره که ما را بیاد دو لنگه دستکش واصطلاح نیکل دانشمند فرانسوی در توجیه افتراق نور در ازمایش تاریخی منشور نور پلاریزه وی می اندازد-یا مشاهده همین تقارن و قرینگی در کریستالهای میکروسکپی بلور های برف-نمایانگر وجود انها در کوچکترین منظومه جهان هستی(ساختمان منظومه اتمی ملکول عناصر)ومشابهت ان ها با بزرکترین منظومه های میلیاردها کهکشان در مقیاس فوق مایکرو-در نظام کل هستی است.محوریت های :نظم-تقارن وقرینگی تحمیل جبری هستی بر حتی جانداران است که با پدید امدن یا حذف پروسه تکامل تدریجی برخی از اندامها بطریق داروینی که هیچ منافاتی با ان ندارد-خود دلیل واضح این امر است.موجودات -چون مایعی هستد که باید حجم وشکل ظرفی را بگیرند که باید مدت محدوی در ان زندگی کنند.(ظرف :زمان-مکان) پدید امدن یا حذف برخی از اندامها در موجودات ودر فرایند انچه در علم به تکامل داروینی موسوم است بر خلاف سوق دادن این پروسه به سوی استدلالات ما تریالیستی دیالکتسین ها :"هییچ منافاتی با نظام اندیشمندو متحرک جهان هستی ندارد."این نیز قابل بحث واثبات است اما در حوزه فلسفه وعلم.که جای خاص وجداگانه ای را می طلبد.
    3-عامل اثر گذاری:هر کار یا عملی که انجام می شود بر محیط وفضای اطراف خود اثر می گذارد.اثرات مادی به سرعت وبکمک حواس خود را نشان می دهند لکن اثرات متا فیزیکی وانچه که بعدها در پروسه ای سیستماتیک ساختار فکری وفرهنگی افراد ان محیط وجامعه را می سازد وبر ان حاکم می شود ممکنست تا قرنها ادامه یابد ودرک ان به سرعت واسانی امکان پزیر نباشد.زمانی که ماشین بخار ساخته شد اثرات مفید مادی ان به صور نیرو ومومنتم حرکت سریعا دیده شد اما اثرات معنوی اختراع مفید جیمز وات ایجاد ومستولی شدن فضا و فرهنگی شد که بر فرهنگ سنتی جامعه وقت انگلستان غالب گردید وانرا بسمت صنعتی شدن سوق داد.وبر بافت توسعه شهری لندن اثر گذاشت.وامروزه اثر ات شهر سازی تحت نفوذ فرهنگ صنعتی و مدرنیته را بین دو بافت قدیمی و سنتی وجدید لندن در محلات شرق وغرب ان می توان بخوبی مشاهده کرد-با نگرش به سازه های باقیمانده از سبکهای :باروک و گوتیک با قدمتی 600 تا 800 ساله-که برخلاف کشور ما بخوبی نگهداری شده اند-در واقع تاکیدم بر این فاکتور اثر گذاری را می توانم به گسترش طیف قارچ گونه ناشی از انفجار هسته ای تشبه کنم که اثرات ان قرنها باقی خواهد ماند.واستفاده من از واژه"متا فیزیک"بعلت این اثر گذاری تدریجی وغیر فیزیکی-حسی سریع است .اثرات رنسانس صنعتی -هنری-علمی-بر جوامع ومحلات این شهرهایسنتی وکوچک در توسعه شهری انها از همین دست است. شهرکهای کارگری پرامون کارخانه های نساجی لندن ومنچستر وبیرمنگام وفولاد وریخته گری در تورینو ایتالیا و دیترویت ومیشیگان ایالات متحده بر اساس این اثر گذاری "کالبد شهری "-به معنایی که ما از مقوله "توسعه شهری "می طلبیم -یافتند.وامروزه می توان انها را "متروپل"یا "بزرگ-شهر"نامید.
    توضیح نخست:کلمه مصطلح"کلان شهر "-را عمدا بکار نمی برم چرا که در ادبیات جامعه سنتی ما -درست یا نادرست-معمولا این کلمه -بار اقتصادی ومالی را به ذهن متبادر می کند-می گویید مال کلان-ثروت کلان-واگر چه فقط برای مسایل مادی ومالی نیست ولی متاسفانه چنین جا افتاده است. به نظر بنده هیچ واژه ایی بهتر از خود "متروپل"در شهر سازی معنا ی انرا به ذهن متبادر نمی کند.پیشرفت های کنونی شهر سازی مانند اغلب رشته ها مدیون تلاش وجدی گرفتن مسایل توسط اندیشمندان غربی است.این واقعیت را نمی توان کتمان کرد. لذا بار علمی ومعنایی :متروپل -ان چیزیست که ایشان در نظر داشته اند-واکنون ما نیز به خوبی انرا از این واژه درک می کنیم.اصرار ما بر بکار بردن واژه های دیگر نباید چنان باشد که وقتی هیچ واژه ایی نمی تواند چنان ذهنیتی را ایجاد کند منجر به ساخت چنین کلماتی گردد.در فرهنگ زنده یاد دکتر معین -کلان -به معنای :"بزرگ و گنده " امده است. اگر خیلی اصرار بر واژه پارسی داریم -که در خور تحسین -است کلمه :بزرگ زیبا تر از کلان است.کما اینکه می گوییم:بزرگراه نمی گوییم کلانراه!-واصراری بر ساختن ومعادل سازی وقتی روش و فرمول بندی جدید دانش وعلمی مال ما نیست نداشته باشیم.مثلا هیچگاه کلمه :دورنما یا نما برمعنای جا افتاده فاکس ر ا القا نمی کند -با نما بر نمای چه را می خواهیم ببریم !!یا مگر حتما راه باید دور باشد که دور نما یا دور نویس بجای فاکس اختراع اروپا را استفاده نمود.؟شاید فاصله در حد یک خیابان بین دو ادره باشد.وبیهوده نیست که در محاورات مردمی -مردم ترجیح می دهند خود اصل کلمه را بکار برند.البته اگر معادل دقیق فارسی موجود باشد ارجح است پارسی بکار رود.امید که برای نوشته های بعدی مجبور باین همه حاشیه روی نشوم.!انشا الله. توضیح دوم:واقعیت ها را باید گفت وبه مقوله شهر سازی نیز باید با دید "واقع گرایی"نگریست. نه فقط از منظر :تخیل-تیوری-تعاریف. "ماو شهر از هم جدا نیستیم"-مبنا وشکل گیری وتوسعه کالبد شهرها چنانچه فوقا اشاره شد بر اساس مفاهیم وفلسفه زندگی ما می باشند.انان که واقعیت های تلخ اشتباهها را بر نمی تابند واز کوچکترین انتقاد مصلحین ابرو در هم می کشند -روزی بناچار بطریق سخت تری مجبور به پذیرش انها خواهند شد.کما اینکه این همه مطالعات مجدد ودو باره کاری در همه امور خدمات شهری واز جمله توسعه شهری(تعریض خیابانها-به بهای تخریب پر هزینه مستحدثات -فضاهای سبز و...)ومزاحمتهای عدیده در سد معبر برای شهر وندان نشانه عدم پذیرش تذکرات کارشناسان و بر نتابیدن مسیولین اجرایی وقت بوده است.
    به هر حال از یاد نبریم"ما داریم در شهر زندگی می کنیم"-ما وشهر از هم جدا نیستیم.کالبد کوچک ما در درون کالبد بزرگ شهر نفس می کشد واین شهر است که ما را چون مادر در رحم دارد.شکل گیری شهرها ناشی از طرز زندگی و فلسفه حیات و فرهنگی هستند که ما پس از تولد در محلات انها به انان تحمیل می کنیم.وجهان بینی و شناخت های ما "فرهنگ وفضای این شهر را می سازد".مهم ترین موضوع این است که "قبول کنیم:اغلب حقیقت ان چیزی نیست که ما برداشت کرده ایم ویا حقیقت!!می پنداریم."شاید بدین علت است که ایده وتفکر :ارمانشهر واتو پیا-هنوز با گذشت 3000 سال در اذهان مردمان قرون واعصار وجود دارد.چرا که پس از مدتی می فهمند ان حقیقت ذهنیتی نسبی بوده است.اگر شهر های ما درست شکل گرفته بودند -چیزی بنام "ارمانشهر واوتوپیا نباید قرنها ذهن شهر سازان را مشغول می کرد.ارمانشهر و اوتوپیا زمانی در ذهن شکل می گیرند که ما در مسایل شهری خود "مشکل و مسیله!داریم".
    توضیح سوم:دید عارفانه وسالکانه در شهر ساز ی واقعیت دارد؟-یک شهر ساز در درجه اول انسانی است مثل من وشما -می تواند یک سالک وعارف ویا فردی با فلسفه فکری ماتریالیستی باشد.بدیهی است جهان بینی ود بر کار او تاثیر گذار خواهد بود.شهر سازان ومعماران عارف صدر اسلام (البته ایرانی -چون اعراب هنوزفاقد فرهنگ وتمدن بودند و تا گرفتن تعلیم از اندیشمندان ایران ویونان وروم -فرسنگها فاصله داشتند.) - روحی که در کالبد شهری می دمیدند ناشی از جهان بینی ایشان مبنی بر :تساوی حقوق در بهره برداری از مسایل رفاهی شهر :حمام-مدرسه-بازار و...بود ودر عین حال سادگی توام با زیبایی.یا حتی در اتن واسپارت قبل از مسیح(ع) ورزشگاههای عمومی ویکسان وجود داشت.در زمان سقراط وافلاطون وارسطو.لیک اوتوپیاها ی انسان امروزه بر مبنای راحت طلبی -لذت-ورسیدن به انجاست که با فشردن تکمه ایی کار اندامهای انباشته از سللولیت خود را به صفر رساند.!.فرق شهر سازان بزرگ با دیگران در این است که :"اینان بر مبنای ان سیستم ودستگاه فلسفی شهری می اندشند که خود به درست بودن ان ایمان دارند-نه انچه شهر وندان را خوش اید!".
    ************************************************** *****
    بخش سوم: توصیه ها ونتیجه گیری کلی از انچه گفته شد.
    1-" شهر -کشور":این اصطلاحی است که من شخصا در مقالات خود بکار می برم ومنظورم کشورهایی است که روزگاری فقط بصورت شهر بوده اند وبعدها در روند توسعه شهری تبدیل به کشور شده اند -مثال: یونلن قبل از میلاد مسیح -این سرزمین پر افتخار فلسفه در ابتدا فقط یک شهر کوچک وشاید در حد قصبه وبخش-اتن بوده است ودر توسعه خود بتدریج تبدیل به شهرک-و شهری بزرگ گردیده و حتی دارای شهر اسپارت با همین روند شده است.در واقع-تصور یا:image-من چنین است که :با ذکر واژه یونان در 600 سال قبل از میلاد مسیح اتن واسپارت در ذهن ما نقش می بندد.نه ان امپراطوری که بعدها اسکندر مقدونی از مصر تا انتهای فلات ایران بر پا وتصرف کرد.رم-ایران(شوش-هکمتانه)-و...همگی چنین بوده اند -مورخان وصاحب نظران محترم ما توجه فرمایند-اینها رادر ابتدا باید
    "شهر-کشور"-نام برد.وبعد در توسعه وشهر سازی تبدیل به ان "بزرگ-شهرها"-ودارای پایتخت شدند.امروزه هنوز ما "شهر-کشور"-بعنوان مملکت داریم-کویت-قطر-امارات و...از این دست نمونه ها هستند.شهری بزرگ که کشور خوانده میشود و پایتختش هم خودش است.نمی توان :کشور بزرگی مانند ایران را کشور گفت(در تقسیمات کشوری جهان ) و فرضا قطر را هم کشور!.اگرچهدر جهان مانند هزاران اصطلاح اشتباه -این نیز معمول گشته است.به هر حال نظر بنده است وشما خود مختارید در رد یا قبول ان.
    عوامل محوری ومهم که در بخشهای اول ودوم نام بردیم -:نظم-تقارن وقرینه سازی-توازن وتعادل -سازگاری وهفاز شدن مجموعه شهری با طبیعت واقع ومصنوع{(انچه خود شهر سازی بوجود می اورد) و سایر عوامل تصادفی نبوده اند-براساس فطرت و کالبد انسان و کالبد طبیعت شکل گرفته اند.وقتی انسان "سین انتروپ"اول بار با نگریستن به دو دست و دو پا دا دو چشم خود نگریست ومتوجه :قرینگی وتقارن اندام خود شد ودر سایر موجودات هم مشاهده کرد-با سرازیر شدن از غارها به دشتها وشروع زندگی اجتماعی و کلنی از همین تقارن ساده ایده والگو گرفت.لذا "استواری وایستایی سازه های ابتدایی خود را بر اساس کالبد موجودات زنده وانسانها -با قرار دادن صفحه زیربنا(اولین شکل گیری شالوده در ذهن بشر در بنا سازی)روی دو یا چهار ستون(دوپای انسانی-یا چهار پای حیوانی) قرینگی وتقارن :تقسیم بار وشکل ساده ترین نماد طبیعی یعنی مربع را بصورت :چهار دیواری وسر پناه احداث کرد)}.امید است خواننده محترم از این توضیحات بظاهر ساده ملول نشود-ما در حوزه فلسفی واستدلال فلسفی"قیاس-استقرا"شهر سازی بحث می کنیم وباید سخن بر مبنای اصول فلسفه گوییم -چرا که منظر ودید ومرایای ذهنی واسکیسهایی که من در مخیله می زنم بر این مبناست.انچه می خواهم بگویم اینست :پدیده های :نظم-تقارن-توازن-قرینگی که این قدر بر انان تاکید دارم-"انتزاعی -مجرد"وبیرون از ذهنیت انسان هستند ووجود دارند.اینست عقیده من.انسان از انها در شهر سازی وتمامی امور خود بهره گرفته است.ما در اثار :عرفای بخصوص قرون پنجم تا هشتم هجری خود به صراحت اشاره این پدیده ها پی می بریم.به انتزاع و تجرید طبیعی انها متوجه می شویم.وقتی که از:نظم-تقارن-اگاهی-معرفت-عشق-توحید و...خارج از ذهنیت انسان اشاره می کنند.اروپایان بخصوص در برخورد با فرهنگ غنی :شرق-یونان-رم-مصر-هند -در دوره رنسانس خود با دید ماتریالیستی-دیالکتیکی خود سعی در برخورد-شناخت وهضم این علوم ودانشهای شرقی وغربی باستان کردند.ومتاسفانه اشتباههای فاحشی هم مرتکب شدند.علت عمده در "زیر بنا "گرفتن فکری واثر گذاری کارهای اندیشمندانی همچون"فروید-نیتچه-شوپنهاور-فویر باخ-کارل مارکس-انگلس- راسل-سارتر-هایدگر و....بسیاری از این صاحب نظران بود.در حالی که بعلل ذیل این کار صحیح نبود ونیست.وعلل ایجاد بسیاری از مکاتب انحرافی ومغایر روح بشر سعی در توجیه مسایل با دید فیزیکی است.چرا که:
    1-کار این اندیشمندان در حوزه علم بخصوص علوم تجربی است.ونتایج وتکلیف چنین دستاوردهایی در ازمایشگاههای فیزیک وشیمی بدست می ایند.انتظار مثمر ثمر بودن نتیجه یک کار علمی -فیزیکی در امور :معنایی-ومعنوی صحیح نیست.علم شریف است وبزرگ اما شما اثار قوای دافعه وجاذبه صفحات صیقلی بار دار شده را با حباب کروکس انهم در تخیله هوای حباب شاهد خواهید بود.این در حوزه وقلمرو علم است.
    2- اثر گذاری افکار و جهان بینی های اخلاقی-معنوی بر جوامع انسانی را در حوزه و قلرو دانش فلسفه شاهد خواهید بود.چگونه می توان :شجاعت-جوانمردی-عشق-انساندوستی واین قبیل فضایل انسانی یا عکس انها بخل-کینه-خیانت به مردم یک جامعه وفریب ایشان را با نتایج علمی مشاهده کرد؟اینها در حوزه ومطالعات قلمرو فلسفه هستند نه علم وتجربه.جهان بینی های:نیتچه-شوپنهاور-مارکس-فویر باخ -همین ها که مثال زدم مکاتبی را در یک روند سیستماتیک بوجود اوردند که اثرات :مرد برتر نیچه بر هیتلر-جهان چون پندار واراده شوپنهاور بر دیگر مستبدان(که هنوز هم خیلی از اینان جوامع انسانی مختلف را به چهار میخ کشیده اند)-ایجاد وتحریک نسلهای بخصوص جوان از دوره فروید به بعد بصورت دین ستیزی واصرار بر کارهای ضد اخلاقی با توجه به توجیهات فروید در بیشتر مسایل از بعد امیال سر کوفته جنسی(که کسی منکر چنین مواردی نیست -اما این مفسر وموجه همه مشکلات روانی واخلاقی انسانها نیست-وامروزه بسیاری از این نظریات مردود اعلام شده اند از طرف خود روانشناسان وروان کاوان وروانپزشکان) .اثرات مکاتب فلسفی بر شهر سازی بوضوح قابل لمس است.بدترین اثر کمون گرایی مارکسیستی را می توانید در کشور های اروپای شرقی وحتی خود مسکو در مجموعه سازی های بسیار :بد قواره-بی روح -وفاقد نما سازی وپلان گرم وزنده شهرکهای اسپانیایی یا فرانسوی واروپای غربی ببینید.در جامعه بسته کمونیستی انسان همانند موریانه یا زنبور عسل فرض می شود.همه یکسان وابزار تولید.ومانند انها خانه ها همه کندو مانند وشش ضلعی!-در حالی که انسان حشره نیست.بنظر من بدترین وغیر خلاقانه ترین ودر عین حال ساده ترین طراحی شهری -شهر سازی کمونیستی است.نوعی تکرار وقالب سازی!.من نمی خواهم وارد بحث خوب یا بد بودن مارکسیسم شوم.کاپیتالیسم ومارکسیسم هر دو مشکلات ونواقص خاص خود را دارند.این بحث جدایی است.اما در اثبات عرایضم همین بس که اعضای رده بالای پولیت بورو کمیته مرکزی حزب در تمام این کشورها در شهرکها ی بسیار مناسب وعالی طراحی شده توسط شهر سازان فنلاندی وسویدی وفرانسوی ودیگر کشورهای غربی واروپایی-که امروزه مسکو در این مورد حتی از نو اوری و معماری "ترکیه!!"با همه ایرادهایش عقب تر است.(نگاه کنید به خاطرات لکور بوزیه معمار وشهر ساز بزرگ فرانسوی در سفر هایش به مسکو) -موسوم به "داچا" در خانه های ویلایی تک واحدی زندگی می کردند.وحتی مواد غذایی انان با پرولتاریای بد بخت تفاوت داشت. 3- ا ثر گذاری ولذت وحظ روحی از مشاهده اثار :داوینچی-میکل انژ(میکله -انجلو)-رامبراند-ونگوگ-و...در حوزه وقلمرو هنر توجیه وتفسیر می گردد نه فرضا در قلمرو علم فیزیک!.زیبا شناسی و استتیک تفسیر هنری دارند.هنر تقدسی راز گونه دارد که شاید بتوان تنها به مدد متافیزیک به تفسیر ان نزدیک شدوفیزیک این پادشاه جهان علم را در این قلمرو نه حکومتی است ونه جایی.درب این سرا فقط بر هنر مند واقعی گشوده می شود.ونیازی به نیرووانرژی فیزیکی نیست.هنرمند سالکی است که در پی حقیقت واصالتی جوهری-از ان دست که "صدر المتالهین"شش قرن قبل از ان سخن گفت در این دریا غوطه ور است وغوص میکند.بنا بر این عقیده دارم پدیده ها ومعنویت هایی واقعی و مطلق در جهان هستی -قایم بذات خود وتحت سیطره خالقی یکتا از قبیل :اگاهی-معرفت-معنا-عشق-تقارن-توازن-تقابل-و...به صورت انتزاعی وجود دارند وفیزیکی نیستند.هنر در حوزه وحیطه چنین قلمرویی است-وعرفان نیز شهر وند دیگری است در این وادی.

    به تبع انچه گفته شد:شهرسازی یگ هنر است همچون معماری-نقاشی-تندیس تراشی -و...انتظار معادلات فیزیک-ریاضی :جبر واعداد مختلط!را از ان نداشته باشید.دنبال احساس والهام باشید.اما در بخش برنامه ریزی شهری و اقلیم جغرافی ان مجبور به استناد واستفاده از امار ها ونمودارهای ریاضی انها هستید.بر اساس تعاریف مختلط وگاه متضاد عصر حاضر در شهر سازی -شهر سازان ما راههای جداگانه ای دارند.امادر مجموع بقول :فرانک لوید رایت استاد معماری هاروارد در :1965(برای درس گرفتن از طبیعت باید با ان همصدا شد").

    جمع بندی مطالب گفته شده: نتایج کلیدی:=1-شهر ساز و معمار ما در درجه نخست خود را یک "هنرمند"بدانند نه یک تکنوکرات وتکنولوگ صنعتی چون مهندسان علوم فیزیکی(عمران-مکانیک-برق-صنایع که با ذهنیت فیزیک-ریاضی سر وکار دارند.)-بدانند مقوله هنر بسیار والاتر از علوم مکانیکی است.هنر با روح سر وکار دارد و فیزیک با احتیاجات سازه های مادی-صنعتی دنیای زندگی ساخته وپرداخته قرار دادهای بشری جهت رفاه نسبی خود.

    2-مکاتب وجهان بینی شما شهر سازان ومعماران بر طراحی شهری شما چنان اثراتی خواهد گذارد که فرهنگ نسلهایی که در شهرهای شما بطرگ میشوند ورشد می کنند از درون فضاهای حاکمه ای که شما ایجاد کرده اید بر خواهد ساخت.
    مجدد بگویم:شما شهر وندان مجبور به "رعایت:تعادل-توازن=تقارن-تقابل-نظم-همصدایی با طبیعت بیرون وانسانی وشناخت محور های راهبردی هستید.اگر فرصت شد در فصول بعدی چگونگی طراحی محورها تشریح خواهند شد.وروشهای مطالعات شهر سازی-این بسته به ان دارد که مشاهده شود تا اینجا استقبالی می شود یا خیر؟. فعلا خداحافظ!.
    2 کاربر مقابل پست admin عزیز را پسندیده اند: boushehromran,sara.Architect
    [تنها کاربران عضو سايت قادر به مشاهده لينک ها هستند. ]
    [تنها کاربران عضو سايت قادر به مشاهده لينک ها هستند. ]
    [تنها کاربران عضو سايت قادر به مشاهده لينک ها هستند. ]

    ----------------------------------------------------------

    [تنها کاربران عضو سايت قادر به مشاهده لينک ها هستند. ]
    [تنها کاربران عضو سايت قادر به مشاهده لينک ها هستند. ]
    [تنها کاربران عضو سايت قادر به مشاهده لينک ها هستند. ]
    [تنها کاربران عضو سايت قادر به مشاهده لينک ها هستند. ]

  5. Top | #15


    تاریخ عضویت
    فروردین -۱۳۹۳
    عنوان کاربر
    پاسخگو و راهنما
    محل سکونت
    مشهد
    مقطع تحصيلات
    لیسانس
    رشته تحصيلي
    عمران
    نام دانشگاه
    دانشگاه تبریز
    سال اخذ مدرک
    1352
    پایه نظام مهندسي
    پایه یک :نطارت واجرا
    نوشته ها
    370
    پسندیده
    693
    مورد پسند: 1,134 بار در 353 پست
    میزان امتیاز
    1304
    نقل قول نوشته اصلی توسط ساراارشیتکت نمایش پست ها
    سلام استاد گرامی
    ممنونم ازلطفی که نسبت به اینجانب دارید.انشااله روزی به درجه ای ازمعلومات برسم که بتوانم سخن شما را اثبات کنم.مشتاقانه منتظر راهنمایی های شما هستم.
    باتشکر ازطرف ارشیتکت جوان

    با سلام به:مدیریت محترم ارشد سایت -و همکار گرامی :سارا ارشیتکت:
    پیرو بحث های قبل در رابطه با ساختمانهای نامتعارف از نظر بنا: مطالب فوق را در ارتباط با دلایل عرایضم در محورهای :شهرسازی و معماری تقدیم می نمایم. همانطور که در نوشتار مشاهده می فر مایند :اینها نتایج تجربیات کار من در دفاتر مشاوران :معمار وشهرساز است.ودر ادامه اگر دوستان شرکت کنند -ما نیز به موارد مهمتری خواهیم پرداخت. از مدیر کل محترم سایت جناب مهندس ادمین که مثل همیشه یاور همه اعضا واز جمله بنده هستند ومرا در قرار دادن این تایپیک در این پست یاری نمودند بسیار متشکرم.
    3 کاربر مقابل پست SIAMAK-TORKASHVAN7 عزیز را پسندیده اند: admin,boushehromran,sara.Architect

  6. Top | #16


    تاریخ عضویت
    آبان -۱۳۹۳
    عنوان کاربر
    مدیر بخش معماری
    محل سکونت
    سنندج
    رشته تحصيلي
    معماری
    نوشته ها
    264
    پسندیده
    845
    مورد پسند: 712 بار در 242 پست
    میزان امتیاز
    966
    باسلام وعرض ادب خدمت استاد گرانقدر مهندس ترکاشوند وتمامی مهندسان فعال ومحترم:

    استاد ممنوم از سخنان ارزشمندتون. به امید ان روز هستم که کتاب شما به عنوان یکی از کتاب های دانشگاهی مورد استقبال قرارگیرد و مطمئنم که محتوای ان بسیار مفید واموزنده میباشد.سرافرازباشید.همچنین جا دارد اینجا ازمدیرکل ومدیر ارشد سایت مهندس ادمین ومهندس بوشهرعمران گرامی یادکنم.وارزوی موفقیت وسربلندی رابرایشان خواستارم.
    همیشه موفق وپایدار باشید.
    ویرایش توسط sara.Architect : ۲۱ ۰۹ -۱۳۹۳ در ساعت 17:36
    3 کاربر مقابل پست sara.Architect عزیز را پسندیده اند: admin,boushehromran,SIAMAK-TORKASHVAN7

  7. Top | #17


    تاریخ عضویت
    آبان -۱۳۹۳
    عنوان کاربر
    مدیر بخش معماری
    محل سکونت
    سنندج
    رشته تحصيلي
    معماری
    نوشته ها
    264
    پسندیده
    845
    مورد پسند: 712 بار در 242 پست
    میزان امتیاز
    966
    شهر مجموعه اي فرهنگي- كالبدي است كه براساس نيازها،فعاليت ها و رفتارهاي ساكنين آن شكل گرفته است. فضاهاي شهري به عنوان بستر پاسخگوي اين نيازها و ظرفي براي تعاملات اجتماعي شناخته مي شوند . شهرها مكان هاي مناسبي براي شكل گيري نهادهاي اجتماعي اعتلاي ارزشهاي فرهنگي گسترش و تحكيم روابط و مناسبات اجتماعي و پاسداري ارزشهاي انساني و هويت هاي ملي و محلي هستند درشهرهاي ايراني اسلامي فرم ظاهري هر شهر ناشي از محتوا و معنايي در باطن است كه ريشه در جهان بيني و فرهنگ و رسوم و طبيعت بومي آن منطقه دارد . انتخاب الگوي معماري و برنامه ريزي بر اساس جغرافياي طبيعي و انساني هرمنطقه اي صورت مي گيرد آنچه در كشور ايران به عنوان شاخص هاي مهم بخش جغرافياي انساني مطرح مي گردد، دو معيار مهم ايراني و اسلامي بودن مي باشد. مسايل و مشكلات از آنجا آغاز مي گردد كه در برنامه ريزي ها توجه به اين دو معيار مهم كم اهميت تلقي شود. در ريشه يابي مشكلات معماري و شهرسازي شهرهاي ايران اولين قدم ارزيابي ميزان انطباق برنامه ها بامعيارهاي ياد شده مي باشد.
    معماري همانند خود انسان، يك كل يكپارچه ، هماهنگ و هدفمند است ، كه مولفه هاي سازنده آن حول كليت آن انتظام مي يابند. در دهه هاي اخير به دلايل متعدد نياز به طراحي و ساخت بناهايي عظيم بوجود آمده است. وبه تبع آن علوم سازه اي و معماري توسعه يافته و تخصصي شدن آنها را الزامي كرده است. اما به دليل عدم تسلط معمار بر تمامي تخصصهاي مولفه هاي شكل دهنده معماري، نياز به ساير تخصصها مشهود است. بدليل عدم درك صحيح ماهيت فرايند طراحي معماري، كليت معماري و هدفمند بودن آن به مخاطره افتاده است. و اغلب بناهايي شكل گرفته اند كه در آن هدف زيبايي توامان فرم و فضا نيست ، بلكه برخي مولفه ها بر ساير آنها تقدم يافته است. در اين مقاله با تعريفي از كليت و مفهوم برنامه ريزي معماري و مفاهيم سازه و فضا به بيان نحوه دستيابي به وحدت و هماهنگي كليه عوامل شكل دهنده معماري به خصوص سازه و فضا در فرايند طراحي معماري پرداخته مي شود. در فرايند طراحي معماري كه ماهيتي كل نگرانه ، راه حل محور و فراگردي توام با نقد، آزمون و خطاست ، برنامه ريزي به منظور دستيابي به كليتي هدفمند، همرا ه با زيبايي فرمي و فضايي اهميت پيدا مي كند. بدين منظوربايد رهبري پروژه توسط معمار در جهت تبديل طرحمايه ذهني اوليه خود به طرح نهايي ، بايد همراه با ملحوظ كردن تمامي عوامل و مولفه ها در تمامي مراحل اتود كردن طرح و حتي انتخاب گزينه نهايي طرح باشد. و شناخت ماهيت فرايند طراحي توسط ساير اعضاء و شناخت نسبي معمار از ساير تخصصها نيز ضرورت دارد. و معمار بايد توان استفاده از هنر خلق زيبايي سازه اي، مهندس سازه را داشته باشد. و ميزان و اهميت اين زيبايي را بر اساس مشخصات سازه اي بنا تعيين نمايد .
    برنامه ریزی شهری:
    تعين چارچوبي براي شناخت تحليل و هدايت هرگونه تغيرات جابجايي و توسعه شهري در فرايند زماني مورد نظر است.
    اين چارچوب از چهار سيستم كلان عملكردي شكل مي گيرد:
    1. سيستم هاي محيطي و طبيعي
    2. سيستمهاي انساني/فرهنگي و ارزشي
    3. سيستم هاي هدايت كنترل و تصميم گيري
    4. سيستم هاي فضايي-فعاليتي شهر

    منبع:[تنها کاربران عضو سايت قادر به مشاهده لينک ها هستند. ]
    3 کاربر مقابل پست sara.Architect عزیز را پسندیده اند: admin,boushehromran,SIAMAK-TORKASHVAN7

  8. Top | #18


    تاریخ عضویت
    فروردین -۱۳۹۳
    عنوان کاربر
    پاسخگو و راهنما
    محل سکونت
    مشهد
    مقطع تحصيلات
    لیسانس
    رشته تحصيلي
    عمران
    نام دانشگاه
    دانشگاه تبریز
    سال اخذ مدرک
    1352
    پایه نظام مهندسي
    پایه یک :نطارت واجرا
    نوشته ها
    370
    پسندیده
    693
    مورد پسند: 1,134 بار در 353 پست
    میزان امتیاز
    1304
    نقل قول نوشته اصلی توسط ساراارشیتکت نمایش پست ها
    شهر مجموعه اي فرهنگي- كالبدي است كه براساس نيازها،فعاليت ها و رفتارهاي ساكنين آن شكل گرفته است. فضاهاي شهري به عنوان بستر پاسخگوي اين نيازها و ظرفي براي تعاملات اجتماعي شناخته مي شوند . شهرها مكان هاي مناسبي براي شكل گيري نهادهاي اجتماعي اعتلاي ارزشهاي فرهنگي گسترش و تحكيم روابط و مناسبات اجتماعي و پاسداري ارزشهاي انساني و هويت هاي ملي و محلي هستند درشهرهاي ايراني اسلامي فرم ظاهري هر شهر ناشي از محتوا و معنايي در باطن است كه ريشه در جهان بيني و فرهنگ و رسوم و طبيعت بومي آن منطقه دارد . انتخاب الگوي معماري و برنامه ريزي بر اساس جغرافياي طبيعي و انساني هرمنطقه اي صورت مي گيرد آنچه در كشور ايران به عنوان شاخص هاي مهم بخش جغرافياي انساني مطرح مي گردد، دو معيار مهم ايراني و اسلامي بودن مي باشد. مسايل و مشكلات از آنجا آغاز مي گردد كه در برنامه ريزي ها توجه به اين دو معيار مهم كم اهميت تلقي شود. در ريشه يابي مشكلات معماري و شهرسازي شهرهاي ايران اولين قدم ارزيابي ميزان انطباق برنامه ها بامعيارهاي ياد شده مي باشد.
    معماري همانند خود انسان، يك كل يكپارچه ، هماهنگ و هدفمند است ، كه مولفه هاي سازنده آن حول كليت آن انتظام مي يابند. در دهه هاي اخير به دلايل متعدد نياز به طراحي و ساخت بناهايي عظيم بوجود آمده است. وبه تبع آن علوم سازه اي و معماري توسعه يافته و تخصصي شدن آنها را الزامي كرده است. اما به دليل عدم تسلط معمار بر تمامي تخصصهاي مولفه هاي شكل دهنده معماري، نياز به ساير تخصصها مشهود است. بدليل عدم درك صحيح ماهيت فرايند طراحي معماري، كليت معماري و هدفمند بودن آن به مخاطره افتاده است. و اغلب بناهايي شكل گرفته اند كه در آن هدف زيبايي توامان فرم و فضا نيست ، بلكه برخي مولفه ها بر ساير آنها تقدم يافته است. در اين مقاله با تعريفي از كليت و مفهوم برنامه ريزي معماري و مفاهيم سازه و فضا به بيان نحوه دستيابي به وحدت و هماهنگي كليه عوامل شكل دهنده معماري به خصوص سازه و فضا در فرايند طراحي معماري پرداخته مي شود. در فرايند طراحي معماري كه ماهيتي كل نگرانه ، راه حل محور و فراگردي توام با نقد، آزمون و خطاست ، برنامه ريزي به منظور دستيابي به كليتي هدفمند، همرا ه با زيبايي فرمي و فضايي اهميت پيدا مي كند. بدين منظوربايد رهبري پروژه توسط معمار در جهت تبديل طرحمايه ذهني اوليه خود به طرح نهايي ، بايد همراه با ملحوظ كردن تمامي عوامل و مولفه ها در تمامي مراحل اتود كردن طرح و حتي انتخاب گزينه نهايي طرح باشد. و شناخت ماهيت فرايند طراحي توسط ساير اعضاء و شناخت نسبي معمار از ساير تخصصها نيز ضرورت دارد. و معمار بايد توان استفاده از هنر خلق زيبايي سازه اي، مهندس سازه را داشته باشد. و ميزان و اهميت اين زيبايي را بر اساس مشخصات سازه اي بنا تعيين نمايد .
    برنامه ریزی شهری:
    تعين چارچوبي براي شناخت تحليل و هدايت هرگونه تغيرات جابجايي و توسعه شهري در فرايند زماني مورد نظر است.
    اين چارچوب از چهار سيستم كلان عملكردي شكل مي گيرد:

    1. سيستم هاي محيطي و طبيعي
    2. سيستمهاي انساني/فرهنگي و ارزشي
    3. سيستم هاي هدايت كنترل و تصميم گيري
    4. سيستم هاي فضايي-فعاليتي شهر

    منبع:[تنها کاربران عضو سايت قادر به مشاهده لينک ها هستند. ]

    همکار محترم:سارای عزیز:
    با سلام وتشکراز لطف شما: مطالب را مختصر ومفید و جامع اورده اید. تشکر.
    در موارد مفاد کلی متن نظرم با شما نزدیک است. در رابطه با:چهار محور اصلی بحث : در چهار سیستم فونکسیونل :محیط-انسان-فضا-کنترل. اگر به اخر تایپیک بالا ی -من توجه فرمایید :در این چهار محور:ما باید:فاکتورهار:نظم-تعادل-تقارن-توازن( اشارات قبلی) را مدل کنیم تا به نتیجه ای که شما اشاره کرده اید برسیم.
    من از تایپیک های بعدی با توجه به :معماری مدرنیته(نه پست مدرن-که با ان چندان موافق نیستم) -شروع به تشریح نظرات سبک ها می کنم. البته انتظار دارم شما ودوستان دیگر در این بحث ها شرکت وحتی نظر مخالف بدهید. از این بحثها ست که میتوان موارد جدید را کشف واموخت. حال ببینیم همت دوستان بخصوص دانشجو چقدر است؟. با تشکر مجدد از شما.
    ویرایش توسط SIAMAK-TORKASHVAN7 : ۲۲ ۰۹ -۱۳۹۳ در ساعت 06:46
    3 کاربر مقابل پست SIAMAK-TORKASHVAN7 عزیز را پسندیده اند: admin,boushehromran,sara.Architect

  9. Top | #19


    تاریخ عضویت
    آبان -۱۳۹۳
    عنوان کاربر
    مدیر بخش معماری
    محل سکونت
    سنندج
    رشته تحصيلي
    معماری
    نوشته ها
    264
    پسندیده
    845
    مورد پسند: 712 بار در 242 پست
    میزان امتیاز
    966
    با سلام خدمت مهندس ترکاشوند گرامی:
    استاد با اجازه ازمحضر شما من مطالبی رو راجع به {تعادل-توازن-تقارن ونظم} تقدیم کنم.برای اشنایی با بحث هایی که درآینده نزدیک شاهد آن هستیم.به امیدآنکه بسیاری ازمهندسان محترم دراین مکاتبه علمی شرکت نمایند.
    هماهنگی و تعادل
    تعادل يكي از مهمترين عوامل تركيب مي باشد . براي آنكه يك ساختمان استوار بماند تعادل بين نيروهاي فشاري و اجزاء نگهدارنده لازم بوده و بطور كلي براي آنكه ساختمان بتواند وظيفه خود را انجام دهد تعادل ميان تأسيسات و فضاها و تمام اجزاء آن ضروري مي باشد . در نمونه بارز تعادل مي توان از مجموعة نقش جهان اصفهان نام برد ، اين مجموعه داراي تقارن محوري نيست ولي داراي تعادل مي باشد.فون مايس در مورد تعادل مي نويسد : " تعادل بصري را نمي توان به شكلي عيني نمايش داد ؛ چنين چيزي موضع ارزيابي هاي فرعي است و با اين حال ميزان تفاوت ها و اختلاف عقيده ها چندان زياد نيست.توازن را مي توان تركيبي از تقارن و تعادل دانست ، كه داراي خصوصياتي از هر دو اصل مي باشد." در مواردي كه انگيزة ايجاد طرح دروني است ، محور اصلي توجه و دقت و تعادل و توازن است. ... بسياري از مساجد و خانه هاي شهري را كه هر چند در حفظ اصول هندسي تقارن مركزشان كوشش شده اما تقارنشان در پاسخگويي به فشارهاي محيطي بالاخره از هم پاشيده و به توازن انجاميده است را مي توان دليلي بر اين اصل دانست. مانند بناي مسجد جامع اصفهان كه لبه هاي آن با محيط اطراف ممزوج شده است." تعادل زماني آشكار است كه عناصر مرتب شده و يا كنار هم قرار گرفته باشد ، زيرا با توجه به محور غيرفيزيكي ، هيچ عامل مشترك ديگري جز موقعيتشان وجود ندارد. سازمان يا ساختاري متقارن ، كه از آن مي توان كليت مجموعه يا دست كم بخش مناسبي از آن را ديد ، در مقايسه با چيزي كه نامتقارن است ، همچون مغناطيس عمل مي كند.با توجه به مطالب گفته شده مي توان چنين گفت كه توازن نوعي تعادل غير متقارن مي باشد ، به عبارت ديگر ، وقتي توازني داراي خط تقارن و يك به يك بودن عناصر در دو طرف خط تقارن باشيم ، به خود مفهوم تقارن مي رسيم ، در صورتي كه تعادل يك توازن نا متقارن مي باشد ، پس چنين نتيجه گيري مي كنيم كه تقارن عبارتست از توازن متقارن و تعادل عبارتست از توازن نامتقارن." درك و بيان قوانين نهفته در توازن نا متقارن ( تعادل ) ، مشكل تر از آن چيزي است كه در توازن متقارن ( تقارن ) به چشم مي خورد. نقش هاي اصلي را در اين ميان عناصر عمودي و افقي بر عهده دارند. موقعيت قائم ، بالا و پايين ، خط افقي يا عمودي و زاوية درست بين اين دو ، بلافاصله درك مي گردد و مي توان حتا ظريف ترين انحرافات را نيز تشخيص داد. درك و دريافت دقيق اين پديده ، آسانتر از تناسبات است.
    مقیاس و تناسب

    مفهوم تناسب و مقياس به مفهوم تعادل بسيار نزديك مي باشد و مي توان با ديدي مشابه اين دو عامل را مورد بررسي قرار داد و نيز در زمينه هاي اجتماعي ، در طبيعت و در امر ساختمان مي توان اين مفاهيم را جستجو نمود . تناسب مقياس جزء ضروريات يك تركيب محسوب مي شود. بی*گمان بناها و ساختمان*ها در فواصل مختلفی در نظر گرفته می*شوند، *ولی نكته مهم رساندن این بناها به سطح دید و نزدیك عابر پیاده است. محصور بودن فضای شهری با ایجاد فضاهایی در خارج از بناها، محیطی با مقیاس انسانی را به وجود می*آورد و در عین حال احساس امنیت و رضایت را ایجاد می*كند.برای حفظ مقیاس انسانی در بدنه شهری موارد زیر می بایست مد نظر قرار گیرد. بناها نباید امكان حركت و دستیابی عابران پیاده را به منظرهای عمده و اصلی سد كنند . مكان*یابی ساختمان*های بلند باید با دقت تعیین شود و طبقات همسطح خیابان و طبقات انتهایی آن باید مناسب باشند مطالعات دقیق تاثیرات بصری و اقلیمی قبل از احداث آن*ها صورت گیرد . طراحی فضای عمومی كه تبدیل به مسیر پیاده می*شود، هنگامی موفق*تر خواهد بود كه بسیار ساده* و بدون درهم*ریختگی و شلوغی باشد.
    سلسله مراتب

    براي دسترسي به فضايي بايد از يك رده بندي خاص فضايي عبور كنيم ( براي رسيدن به فضايي از فضاهايي عبور كنيم ) از اين الگوي معماري به مفهوم تداوم و سلسله مراتب در معماري نام برده مي شود. براي مثال در ورودي ها بايد از فضاهايي مانند پيش خان ، آستانه ، درگاه ، هشتي و دالان عبور كنيم تا به ميانسرا برسيم. داراب ديبا نيز از هشتي به عنوان حد ميانه و واسطه اي كه تنظيم كنندة حدود و عرصه هاي قابل روئيت و دريافت مي باشد و رابطة فضاي داخلي و مركزي است نام مي برد.در بيان اصل سلسله مراتب و مفهوم پرده هاي وصل دهنده ( Sequence ) ، يكي از خصوصيات معماري ايران برقراري تداوم مكاني مي باشد. پرده هاي فضايي ، شروع و مقدمات آشكار ويژه اي را مشخص مي نمايد و اوج آن زماني است كه احوالات درون*گرايانه به دليل پشت سر گذاشتن مسير و زمان به دريافت كاملي از يك حس باطني در اين عبور فضايي رسيده باشد.مقدمات ، در مسير تحول فضا به فضاي عبور از مكان هاي شكل دهنده كل بنا مربوط مي شود كه فضاي مركزي جوهر و هسته اصلي آن است. اين آمادگي متأثر از حركت ، زمان ، نور و تنوع حجمي حاصل ، ايجاد مي شود." سلسله مراتب ، به دليل تركيب عناصر ، با توجه به درجه و ميزان اهميتشان ، نوعي نظم پيچيده را به دست مي دهد. در اينجا الزاماًً قرابتي ميان عناصر وجود ندارد. براي بوجود آوردن سلسه مراتب نه تنها مي توان به شيوه هاي دگرگوني اندازه هاي نسبي متوسل شد ، بلكه مي توان به آمادگي ها و جنبه هاي استثنايي فرم در تعامل با متن يا بافت نيز توسل جست.هسته هاي فضايي در حالي كه با ديگر فضاها ارتباط گسترده اي دارند ، در همان حال از نظر هندسه فضايي كاملاً مستقل و نسبت به ساير فضاها داراي حريم و مرز مشخصي مي باشند ، اين انگارة فضايي در كل يك تك بنا نيز ديده مي شود ، يعني مجموعة فضاهاي يك خانه ( باز و سرپوشيده ) نسبت به كليه فضاهاي همجواري و راهها داراي مرز و حريم لازم مي باشد و حتا يك مجموعه محلي و همسايگان نسبت به ساير واحدهاي همسايگي. از بعد ديگر ، فضاها از نظر اهميت عملكردي آن درجه بندي و جايابي مي گردد.اين اصل به 2 نوع تقسيم مي شود :
    " اصل رده بندي يا سلسله مراتب فضايي را مي توان در سه سطح آشكار ديد :

    1- رده بندي فضايي ميان درون و بيرون كه بر مرز بندي حريم هاي فضائي تأكيد دارد.2- رده بندي كالبدي ميان كالبدهاي جزء و كالبدهاي كل براي نمايش سير از جزء به كل و از ساده به پيچيده.
    تقارن

    مفاهيم تعادل و تقارن از ابتداي معماري مورد استفاده قرار گرفته است . به عنوان يك مبحث اصلي تركيب بندي ، تعادل در معماري به واسطه استفاده از اجزاء فرمي و فضايي به وجود مي آيد . تعادل حالتي عيني يا ذهني از موازنه بوده ، تقارن يك حالت ويژه از تعادل مي باشد.تقارن شامل بر هم قرار گيري يك به يك اجزاي يك بنا يا مجموعه در دو طرف خط تقارن محوري بنا يا مجموعه است. به عبارت ديگر " اگر درموقعيتي خاص ، يك معمار عوامل حاكم بر ايجاد طرح را در يك زمان و از بيرون اعمال كند ، مسأله تقارن معمولاً در كلية جهت هاي ساختمان رعايت مي شود . " چهار تاقی بنايي است داراي تقارن مرکزی است . براي نمونه مي توان از بناي هشت بهشت اصفهان هم بعنوان بناي داراي تقارن محوري نام برد.همچنين بايد در نظر داشت كه " واژة تقارن بدون در نظر گرفتن مجردات ديگر از قبيل تعادل و توازن و همچنين بدون وجود تناسب در معمار ي به معناي كامل خود نمي رسد و قابليت نقد و بررسي واقعي را پيدا نمي كند ؛ چنانچه توازن با ريتم و تواتر همراه و توأم است ، تناسب نيز تابع مقياس است.تقارن در معماري بخاطر خاصيت ويژة خود كه به نوعي الگو گرفته از پديده هاي طبيعي است جاي بحثي براي منتقد نمي*گذارد ، به ديگر معني اگر در اين معماري (معماري متقارن ) معماري خالي از هر ارزش معمارانه ديگر باشد و به اصطلاح يك معماري تك بنياني باشد كه بر اساس تقارن شكل گرفته ، هندسه و تركيب بندي متقارن آن اثر امري بديهي و بدون دليل نمايان مي كند و مورد قبول قرار مي گيرد و نيازي به ارائة دلايل و توجيهات براي اين تركيب نداريم.چينگ تقارن را به دو قسمت تقسيم مي كند : 1 ـ تقارن دو جانبه ، به عناصر مشابه حول يك محور اتلاق مي شود.2 ـ تقارن شعاعي ، كه از عناصر مشابهي تشكيل شده كه حول دو يا چند محورِ متقاطع در يك نقطة مركزي ، به حالت متعادل قرار گرفته اند.اصطلاح « تقارن » تعادل خاصي كه ناشي از طرز قرارگيري عناصر « منعكس شده » از يك سو ، و محور از سوي ديگر است ـ مثل آيينه *ـ تقارن همانا مورد خاصي از طريق جهت گيري عناصر است. روان شناسي گشتالت نشان داده است كه عامل تقارن توانمندتر از مشابهت است. تقارن چيزي است عيان و واضح. كلاسيك ها اين وضوح انكار ناپذير را براي عرضة قدرتي ، حكومتي يا مذهبي ـ كه خود بر « انكار ناشدني » بودنش تصريح مي كند ـ مورد استفاده قرار مي دادند.فون مايس در كتاب خود به نام نگاهي به مباني معماري ، تقارن را به دو بخش تقسيم مي كند : " ... استفاده از تقارن در معماري ، داراي دو مبناي نظري با ماهيتي متفاوت است :1- تقارن به مثابه اصلي زيبا شناختي : ... در تقارن محوري از اشغال كردن مركز با عنصري صلب و پر پرهيز مي گردد. ... از دوران مصري ها تا رنسانس و تا قرن هجدهم ، تقارن مركزي يا دو طرفه عمدتاً براي ساختمانهاي مذهبي و آنهايي كه در پي نمود بخشيدن به قدرت دنيوي بودند ، مورد استفاده قرار مي گرفت. ... استفادة بيش از حد از تقارن محوري احتمالاً نقشي غير مستقيم در كمرنگ شدن يا به عبارتي بي اعتباري آن در دورة معاصر داشته است.2- تقارن به عنوان اصلي در ساخت و ساز: تقارني است كه در اثر ايجاد چارچوب ها ، تاغ ها ، گنبدها ، دهانه هاي ساده و ... ايجاد مي شود. ... اين تقارن اغلب نوعي معذب شدن عجيب و غريب را دامن مي زند ، و اين حتا در كارهاي استادان بزرگ نيز مشاهده مي شود. آنچه در اين ميان آزار دهنده است ، نه خودِ تقارن ، بلكه رويكرد محوري نسبت به آن است ، كه در اغلب مواقع حكمِ پيامد منطقي آن را دارد.گاه تقارن در معماري را مي توان در يك تك بنا ديد كه هر يك از اين تك بناهاي متقارن عناصري هستند كه خود مجموعه اي نامتقارن را تشكيل مي دهند ، آكروپوليس در يونان و بازار اصفهان در ايران از نمونه هاي بارز اين نمونه هستند ، هر چند اين بازار از تركيب تعدادي سرا ، مسجد ، كاروانسرا و مدرسه تشكيل شده كه هر يك به تنهايي شكلي متقارن هستند ولي در كل ، مجموعة نامتقارني را تشكيل مي دهند.

    منبع: کتاب (فرم - فضا ونظم) وArchitecture
    4 کاربر مقابل پست sara.Architect عزیز را پسندیده اند: admin,boushehromran,mehrdad52,SIAMAK-TORKASHVAN7

صفحه 2 از 2 نخستنخست 12

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
وبسایت تخصصی مهندسی عمران و معماری به عنوان یکی از نخستین سایتهای تخصصی رشته های مهندسی، خدمت رسانی خود را در سال 1389 آغاز کرد.
تمامی فایلها و آموزشهایی که در سایت قرار می گیرند بصورت کاملا رایگان بوده و هدف ما ارتقا سطح علمی دانشجویان و مهندسان عزیز کشورمان بوده است.

اکنون ساعت 22:27 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.
ایمیل مدیریت سایت پست الکترونیکی مدیریت سایت: iromran@yahoo.com
X بستن تبلیغات
همکاري در فروش فايل سل يو