مراحل اجرایی جوشكاری قوس الكترود دستی
آلودگی ها از قبیل چربی، كثافات، رنگ، اكسیدها و پوسته ها از لبه های مورد جوش حداقل تا فاصله 15mm از هر طرف قطعه. اصولاً كار به كمك سنگ زنی، برس زنی و سمباده انجام می گیرد. روش شیمیایی بیشتر برای زدودن چربی ها می باشد.
جوشكاری (Beveling): متناسب با ضخامت ورق و شرایط كار و نهایتاً به كمك استانداردها لبه سازی انجام می شود. برای ورق های ضخیم از لبه سازی (Beveling) دو طرفه و برای ورق های با ضخامت متوسط از لبه سازی یك طرفه استفاده می شود. مسلماً شیار (Groove) نیز می تواند برای قطعات با ضخامت متوسط از یكطرف و برای قطعات ضخیم در دو طرف قطعه ایجاد شود. 1-برطرف كردن كلیه مواد زائد، ناخالصی ها، 2- یخ زدن لبه های مورد
زاویه یخ و شعاع انحناء تحتانی لبه ها بر حسب حساسیت به ترك، پیچیدگی، وزن قطعه در هنگام جوشكاری، نوع الكترود، مهارت جوشكار و هزینه یخ سازی انجام می گیرد. مثلاً لبه سازی به صورت لاله فلز جوش متری نسبت به لبه سازی به صورت V نیاز دارد. یا لبه سازی به شكل V به بعضی ترك خوردگی ها نسبت به شكل لاله (U) حساس تر است و یا قطعات لبه سازی شده از دو طرف نسبت به قطعات لبه سازی شده از یك طرف حساسیت كمتری به پیچیدگی دارند.
البته بعضی اوقات از شكل ظاهری قطعات می توان استفاده كرده و لبه سازی انجام نمی دهند.
لبه سازی معمولاً به كمك سنگ زنی، ماشین كاری و یا با استفاده از Totch و یا قوس انجام می گیرد كه هر یك مستلزم هزینه می باشد و به هزینه جوشكاری افزوده می گردد. در شكل 17 بعضی از علائم اختصاری كه در جوشكاری بكار می روند آمده است .
3- استقرار اجزاء در كنار یكدیگر برای عملیات جوشكاری:
ترجیحاً استقرار قطعات را طوری كنار یكدیگر فراهم می سازند كه راحت ترین موقعیت (Position) برای جوشكاری آنها تامین گردد. در این راستا می توان از گیره، نگهدارنده و وضعیت دهند ها استفاده نمود كه اكثراً شرایط كار را خیلی ساده می كنند.
4- تك بندی (Tack Weld): قطعات در فواصل مناسب بطوریكه از پیچیدگی آنها جلوگیری به عمل آید و پیچیدگی آنها به حداقل برسد نسبت به یكدیگر با خال جوش كنار هم استقرار می یابند.
5- عملیات جوشكاری
انتخاب الكترود و تنظیم آمپر و قراردادن كار در موقعیتی كه جوشكار احساس راحتی كند. تنظیم آمپر اصولاً روی تكه قراضه ای انجام می گیرد.
پس از راه اندازی قوس و تنظیم آمپر، قوس را به داخل محل اتصال جهت می دهند تا فلز جوش در محل اتصال رسوب داده می شود. لذا جوشكار حركت های زیر را بایستی همزمان به طور یكنواخت و قابل كنترل انجام دهد این حركت ها عبارتند از:
الف) تثبیت فاصله نوك الكترود با سطح مذاب حوضچه. در حقیقت الكترود را باید به سمت حوضچه در اثر مصرف پایین آورد.
ب) حركت الكترود و قوس در سرتاسر مسیر جوش كه در اصل تعیین كننده سرعت جوشكاری است. این حركت توام با حركت های زیگزاگی یاموجی شكل است كه هر جوشكار بر حسب عادت یك نوع حركت را انجام می دهد.
حركت موجی الكترود سبب می گردد تا سرباره به كناره ها جارو گردد، البته این حركت بایستی طوری انجام گیرد كه سرباره در جوش حبس نشود و زاویه الكترود نسبت به قطعه و زاویه كاردرست انتخاب شود.
قطع قوس به منظور تعویض الكترود بایستی به آرامی انجام گیرد یعنی الكترود به آهستگی به عقب كشیده شود تا عیب دهانه آتش فشان در جوش بوجود نباید بایستی الكترود را به طرف عقب حركت داد و همزمان فاصله قوس را زیاد كرد تا قوس خاموش شود. الكترود بعدی كه مورد استفاده قرار گیرد ابتدا بایستی انتهای حوضچه سنگ بخورد و جوش از جلو شروع شود و به طرف عقب برگردد و مجدداً ادامه یابد. محل تعویض الكترود منبع جدی برای بوجود آمدن عیوب جوش از قبیل سرباره، حباب گاز و فقدان ذوب كامل می باشد.
در جوشكاری چند پاسه بایستی سرباره از روی هر پاس بطور كامل تمیز گردد و سپس جوشكاری در پاس های بعدی انجام گیرد. هر پاس حداقل 3/1 پاس زیری را می پوشاند.
زاویه كار (Work Angle)
زاویه بین الكترود با خط عمود بر جوش در صفحه عرضی را زاویه كار می گویند.
زاویه راهنما (Lead Angle)
زاویه الكترود با خط عمود بر جوش در صفحه طولی را زاویه راهنما می گویند. زاویه الكترود سبب می گردد تا جوشكار بتواند حفره كاسه ای شكل قوس را مشاهده نماید، علاوه بر آن نیروی قوس سبب می گردد تا سرباره بطور ناخواسته بطرف جلو حركت كند و همچنین از بروز گودافتادگی كنار جوش (Undercut) جلوگیری می كند. جوشكار بایستی در انتخاب زاویه كار و زاویه راهنما انتخاب صحیحی انجام دهد.
دسترسی به ماشین جوشكاری: سعی می*شود ماشین جوشكاری تا حد امكان در دسترس جوشكار قرار گیرد تا از مزاحمت كابل ها و تداخل آنها اجتناب شود. كه به تازگی با استفاده از كنترل از راه دور جوشكار می تواند شدت جریان جوشكاری را خود از محل جوشكاری تنظیم نماید.
فضای كارگاه: جوشكاری در فضای بسته انجام نمی گیرد مگر آنكه تهویه كافی و پرقدرت بر رویفضا تعبیه شده باشد.
نحوه بسته بندی و نگهداری الكترود: معمولاً الكترودها را در بسته های به صورت Hermetically airtight به بازار عرضه می كنند.
بایستی در نگهداری الكترودها در انبار دقت لازم به عمل آید و آنها را در محلی دور از رطوبت، آب، باران، گرد و خاك، دود، گریس و چربی نگهداری نمود. (جای خشك بهترین محل است) و اصولاً الكترود را نباید در انبار روی زمین انباشت نمود بهترین جا قفسه می باشد.
وسایل مورد نیاز:
برای فولادهای كربن استیل Wire Brush، Chipping Hammer، Helmet، برای فولادهای زنگ نزنوزنگ نزن استفاده می كنند. Wire Brush Chipping Hammer
Face Shield، Hand Shield، Gloves، Photo Sensitive Lens، Leathers نیز استفاده می شود.
گذشته از وسائل یاد شده ایمنی نیز در جوشكاری بایستی مورد توجه قرار گیرد. مثلاً جلوگیری از سقوط جوشكار بخاطر برق گرفتگی، همچنین در هنگام جوشكاری گازهای مضری نظیر اوزنبهخاطر اشعه ماوراء بنفش، No2 (Nitrogen dioxide) و Phosgene Gas و همچنین اشعه ماوراء بنفش بوجود می آیند كه برای پوست و تنفس مضر هستند. O3

معایب و محدودیتهای روش SMAW
1- با كوتاه شدن الكترود، جوشكار باید الكترود را تعویض نماید و این امر باعث كاهش سرعت وراندمان جوشكاری می شود.

2- شدت جریان جوشكاری بدلیل زیاد بودن طول الكترود محدود است. آمپرهای بالا مانند آنچه در تفنگهای اتوماتیك یا نیمه اتوماتیك استفاده می شود غیر عملی است زیرا فاصله بین قوس و نقطه تماس الكتریكی در نگهدارنده الكترود (طول الكترود) زیاد بوده و شدت جریان جوشكاری بوسیله مقاومت حرارتی زیاد الكترود محدود می شود. درجه حرارت الكترود نباید از درجه حرارتشكست پوشش (Break Down) بیشتر شود زیرا مواد شیمیائی موجود در پوشش با یكدیگر یا با هوا واكنش كرده و وظیفه خود را بخوبی در قوس انجام نمی دهند.