روش شناسی طراحی در سه استودیوی بزرگ طراحی صنعتی دنیا

مقدمه:
رشد و توسعه تکنولوژی و پیچیده شدن مسائل طراحی در دنیای امروز، باعث شده است تا دوران یکه تازی قهرمانان طراحی به سر آید. اگر روزی ریموند لوی، هنری دریفوس، پیتر بیرنس و والتر داروین تیگ، به تنهایی شاهکارهای طراحی دنیا را خلق می کردند، امروز دیگر این استودیوها ی بزرگ طراحی دنیا هستند که در قالب تیم های طراحی چند زمینه ای به خلق و توسعه محصولات مختلف می پردازند. هر یک ازاین استودیوها در عین حالی که در زمینه های مشترکی فعالیت می کنند اما از نظر روش طراحی، شیوه های خاص خود را دارا هستند. دراین نوشتار، سه شرکت بزرگ طراحی صنعتی دنیا که بیشتر در گرایش طراحی محصول به فعالیت تخصصی می پردازند معرفی شده و روش طراحی آنها مورد بررسی قرار گرفته است. لازم به ذکر است که ملاک انتخاب این سه شرکت، جوایز کسب شده توسط آنها در مسابقات معتبر طراحی دنیا و نیز شهرت و اعتبار شان در مجامع بین المللی طراحی بوده است.

همه ساله بهترین های طراحی IDEA توسط انجمن طراحان صنعتی آمریکا IDSA انتخاب شده و از سوی مجله بیزنس ویک Business Week حمایت می شود. کسب جایزه در این رقابت ها برای شرکت های طراحی صنعتی دنیا افتخار بزرگی محسوب شده و نشان دهنده سطح بالای طراحی در این شرکت ها می باشد. به نحوی که این مسئله همواره در بروشور های تبلیغاتی آنها انعکاس گسترده ای می یابد و از آن به عنوان یک ابزار رقابتی با سایر استودیوهای طراحی استفاده می شود. سه شرکت طراحی Ideo، Ziba و Frog از شرکت های پر افتخار در این رقابت ها به شمار می روند. اگر مجموع مدال های طلا، نقره و برنز کسب شده در این رقابت ها را در پنج ساله اخیر ملاک رتبه بندی شرکت های طراحی قرار دهیم، Ideo با 48 مدال در رتبه اول، شرکت Ziba با 22 مدال در رتبه دوم و Frog با 15 مدال در رتبه سوم قرار می گیرند. در جدول زیر چند شرکت برتر این رقابت ها در پنج ساله اخیر نشان داده شده است.

تعداد جوایز کسب شده بین سال های 2002 - 1998 در IDEA:
رتبه 1: IDEO با 48 جایزه
رتبه 2: ZIBA با 22 جایزه
رتبه 3: FROG با 15 جایزه
رتبه 4: PENTAGRAM با 15 جایزه
رتبه 5: HERBST LAZAR BELL با 14 جایزه



استودیوی طراحی IDEO:
Ideo بزرگ ترین و موفق ترین شرکت طراحی دنیاست. کار فرمایان این مجموعه شامل لیست طویلی از شرکت های معتبر و بزرگ دنیا نظیر BMW، کانن، نیکون، پپسی، سامسونگ و... می باشند. این شرکت در سال 1991 پایه گذاری شده است و مدیران آن دیوید کلی، بیل ماگرید و مایک ناتال از طراحان پیشرو و نوآوری محسوب می شوند که خلاقیت Hi-Tech اساس کار آنان است. بیل ماگرید و مایک ناتال هر دو طراح صنعتی انگلیسی هستند و دیوید کلی دارای تحصیلات مهندسی در زمینه الکترونیک از پنسیلوانیای آمریکا است. قبل از پایه گذاری Ideo، بیل ماگرید در سال 1982 میلادی اولین رایانه قابل حمل دنیا را با نام Grid Compass و دیوید کلی اولین ماوس رایانه ای را برای شرکت اپل طراحی کرده بودند. علاوه بر این سه طراح، در حدود 350 طراح و کارمند دیگر در قسمت های مختلف دنیا مشغول به کار برای این شرکت هستند.

عبارت Ideo که به عنوان نام این مجموعه موفق برگزیده شده است، معادل یونانی واژه Idea می باشد. این شرکت در 6 شهر ایالات متحده، پالو آلتو، سان فرانسیسکو، شیکاگو، بوستون، بولدر، گرند راپیدز و دو شهر اروپایی لندن ومونیخ و شهر توکیو در آسیا ونیز تل آویو در خاور میانه دارای استودیوی طراحی است و در سال 1996 توسط مرکز طراحی زنتروم در اسن آلمان به عنوان تیم طراحی سال برگزیده شده است.

روی هم رفته Ideo را می توان شرکتی دانست که خلاقیت در آن حرف اول و آخر را می زند، البته خلاقیتی که در درون تیم تبلور پیدا کند. ورود به تیم های طراحی این شرکت کار آسانی نیست. داشتن مهارت در زمینه های تخصصی طراحی صنعتی تنها یکی از فاکتور های لازم برای اعضای Ideo است. علاوه بر این، توانایی کار گروهی و روحیه فعال و پویا از دیگر شرایط طراحان این مجموعه است.

فضای استودیوهای طراحی Ideo، قابل مقایسه با هیچ محیط کاری دیگر نیست. میزهای طراحان این شرکت پر از اشیا و محصولات مختلف است، از اسباب بازی کودکان گرفته تا اشیا عتیقه و جواهر آلات، بسته بندی مواد غذایی و مکانیزم های ساده و پیچیده. محیط این شرکت کاملا مستعد ایده پردازی است. دیوار های استودیوهای Ideo پر از یادداشت و اسکچ است. هر هفته ساعاتی به بحث و تبادل نظر در مورد مسائل مختلف اختصاص دارد. اما این جلسات هیچ شباهتی به جلسات منظم و رسمی سایر سازمان ها ندارد. تمام اعضا بدون هیچ محدودیتی و با هر وضعیتی که بخواهند (ایستاده، دراز کش، چهار زانو و...) در این جلسات شرکت می کنند. این مسئله باعث می شود تا هر فرد تنها به موضوع مورد بحث فکر کند و نه چیز دیگر. محصولات بسیاری از شرکت های معروف دنیا نظیر هوور، ال جی، سامسونگ، ویرپول، تری کام، فورد، ناسیونال و... درهمین جلسات به ظاهر غیرعادی توسعه پیدا کرده اند.

روش طراحی درIdeo
روش طراحی درIdeo شامل پنج مرحله است:
1- درک
2- مشاهده
3- تجسم
4 - ارزیابی
5- اجرا

مرحله درک مسئله از طریق برگزاری جلسات بحث و تبادل نظر با حضور اعضای تیم طراحی این شرکت صورت می گیرد. قالب این جلسات به صورت نشست های Brainstorming می باشد. هدف از این مرحله تسلط اعضا بر صورت مسئله طراحی و درگیر شدن ذهن طراحان با آن می با شد. مسائل وابسته به بازار یابی و فروش و نیز نکات فنی و تکنیکی ازجمله موارد مورد بحث در این قسمت می باشند. همچنین سوالاتی نظیر رقبا چه کسانی هستند؟ مشتریان از کدام دسته می باشند؟ چه تکنولوژی هایی برای توسعه محصول مورد نیاز است؟ چه حاشیه سودی باید برای کارفرما در نظر گرفته شود؟ و چرخه عمر محصول چگونه است؟ از عمده سوالاتی هستند که ذهن طراحان در این مرحله برای یافتن پاسخ آنها به تکاپو می افتد. در واقع این بخش از فرایند طراحی بینش و بصیرت اولیه را برای ورود به مراحل بعدی برای اعضای تیم طراحی به ارمغان می آورد.

مرحله دوم -مشاهده- مستلزم زیر ذره بین قرار دادن استفاده کنندگان است. Ideo برای انجام این بخش از گزارش های روان شناسان توجیه شده نیز یاری می جوید. این امر به طراحان کمک می کند تا حسی مشترک با استفاده کنندگان در قبال محصولات بدست آورند. بررسی ویژگی های استفاده کنندگان و نیاز مندی های فرآیند استفاده منجر به تعریف ویژگی های عملکردی محصول در این قسمت می شود. نکته حائز اهمیت در این مرحله بررسی تعاملات استفاده کنندگان غیر حرفه ای با محصولات است. به طور مثال رفتار فردی که برای اولین بار قرار است با یک محصول خاص مواجه شود، موشکافانه ارزیابی می شود. همچنین مردم نگاری یا ضبط تصویری رفتار از دیگر شیوه های این بخش است، در حقیقت هدف نهایی این مرحله دستیابی به احساسات و رفتار های واقعی استفاده کنندگان است.

مرحله سوم -تجسم- عرصه درخشش طراحان صنعتی است. پس از آنکه سناریوهای مربوط به فرایند استفاده از محصول آماده شد، راه حل ها و ایده های نو از اسکچ های دو بعدی به نمونه های اولیه سه بعدی تبدیل می شوند تا فرایند استفاده به وسیله آنها شبیه سازی شود. برای رسیدن به نتایج و راه حل های بهتر، تعداد زیادی از این نمونه های سه بعدی غیر دقیق در استودیو های Ideo ساخته می شود. این مدلها در بررسی های عملکردی، ارگونومیکی و زیبا شناختی به اعضای تیم طراحی در راستای اتخاذ تصمیمات درست تر، کمک شایانی می کنند.

مرحله چهارم -ارزیابی- شامل بررسی و پالایش ایده ها می باشد. معیار این بررسی و پالایش، نتایج حاصل از قسمت های قبل می باشد. معمولا تیم طراحی در این مرحله به عقب باز می گردد و براساس اطلاعات حاصل از قسمت اول اقدام به تصمیم گیری می کند. در واقع تمام پروسه طراحی در Ideo بر مبنای کاربر پایه ریزی و انجام می شود.

آخرین مرحله از مراحل طراحی در Ideo -اجرا- مرحله طراحی مهندسی و طراحی برای تولید می باشد. در این قسمت باز هم کارفرما و نظرات و شرایط آن در نظر گرفته می شوند. به عبارت دیگر این مرحله، محل انطباق راه حل های تیم طراحی با امکانات، شرایط و خواسته های کار فرما در راستای تولید محصول و ارائه آن به بازار فروش می باشد. نزدیک به 90 درصد از زمان و هزینه در Ideo به این مرحله از فرآیند طراحی اختصاص دارد.

استودیوی طراحی Ziba:
شاید هیچ استودیوی طراحی در دنیا به اندازه زیبا دیزاین برای طراحان ایرانی شناخته شده نباشد. سهراب وثوقی موسس زیبا در سال 1335 در تهران متولد شد. در سال 1350 قبل از پایان تحصیلات دبیرستانی ایران را ترک و راهی آمریکا شد. در سال 1358 از دانشگاه ایالتی سن خوزه در رشته طراحی صنعتی فارغ التحصیل شد. به مدت 5 سال به عنوان طراح در شرکت هیولت پاکارد یا "اچ _ پی" که در زمینه تولید تجهیزات رایانه ای به خصوص چاپگر فعالیت می کند، مشغول به کار شد و بالاخره در سال 1984 میلادی شرکت زیبا دیزاین را تأسیس کرد. در طول دو دهه فعالیت زیبا دیزاین، علاوه بر دفتر اصلی شرکت در پورتلند واقع در ایالات اورگان، شعبات دیگری در توکیو، تایپه و سن خوزه تأسیس و پرسنل این مجموعه بالغ بر 90 نفر شده است و نزدیک به 500 نوع محصول در این استودیوها طراحی شده اند.

در سال 1994 میلادی، بر اساس انتخاب مرکز World Economic Forum عنوان رهبر جهان فردا به آقای وثوقی اختصاص داده شده است. همچنین وی در همین سال به عنوان یکی از چهل طراح تأثیر گذار در ایالات متحده انتخاب شد.

فلسفه طراحی شرکت زیبا بر مبنای اصولی چون هدف مندی، ساده سازی، هارمونی، توازن، تناسب، لذت بخشی، جزء پردازی و انسان محوری پایه ریزی شده است.

در طی چند سال اخیر فعالیت های زیبا دیزاین از طراحی اشیاء به طراحی استراتژیک و راهبردی تبدیل شده است. بر طبق این نوع طرز نگرش به مسائل طراحی، راهکارهای بلند مدت در فرآیند طراحی مد نظر قرار می گیرند. همچنین هویت سازی در پیکره محصولات و فضاهای ارائه خدمات، یکی از دستاورد های این روش محسوب می شود. بدین ترتیب محصول به عنوان یک لوگوی سه بعدی برای شرکت ها در نظر گرفته می شود.
یکی از نمونه های برجسته از فرآیند طراحی استراتژیک در زیبادیزاین، طراحی هویت شرکت فدرال اکسپرس Fed Ex می باشد که در نوع خود از شاهکارهای طراحی دنیا محسوب می شود. فدرال اکسپرس که در زمینه ارائه خدمات پستی فعالیت می کند، از کارفرمایان اصلی شرکت زیبا طی چند سال اخیر بوده است. زیبادیزاین با طراحی هنرمندانه خود، روح هویت را در تمام اجزای فدرال اکسپرس از فضهای خدماتی اش گرفته تا ساعت های دیواری و ساک های دستی و کامیون ها و چرخ های حمل بار آن دمیده است. این مسئله برای فدرال اکسپرس هزینه بسیاری داشته است اما در ازای آن برند Fed Ex به یکی از برند های پر ارزش و تأثیر گذار در ایالات متحده تبدیل شده و در آمد فرآوانی را نیز برای آن به همراه داشته است.

در حیطه طراحی محصول نیز شرکت زیبا شاهکارهای فراوانی خلق کرده است. طرح های زیبا را می توان ترکیب عالی حس و منطق دانست. از نمونه های برجسته این محصولات و طرح ها می توان به دستگاه دیالیز، شیشه شوی دستی، چاپگر اچ پی و اسپیکر کن وود اشاره کرد.

روش طراحی در Ziba:
در زیبادیزاین فرآیند طراحی دارای 4 مرحله عمده است:
1- درک نیازمندی های احساسی و منطقی استفاده کنندگان با در نظر گرفتن ویژگی های رقابتی و امکانات کارفرما.
2- تبدیل نیازها به کلمات و واژه ها ی کلیدی، ترسیمات دو بعدی و فرم های سه بعدی. در این مرحله جلسات Brainstorming برگزار شده و نمونه های اولیه توسعه پیدا می کنند.
3- مشخص نمودن ایده هایی که پتانسیل بیشتری برای موفقیت در بازار دارند.
4- توسعه ایده و مهندسی آن در جهت تولید انبوه.

شرکت زیبا بر روی مرحله اول از روند طراحی فوق تمرکز ویژه ای دارد. زیر بنای کار این مجموعه اطلاعات است. اطلاعات راجع به ارزش های محصول برای استفاده کننده و رفتارها و کردارهای ی که در تقابل با آن دارد. در این مرحله اطلاعات گوناگونی حول محور استفاده کننده، شرایط رقابتی بازار و کار فرما که در قالب شیوه 3C یاCompetition - Client - Customer شناخته می شود، جمع آوری شده و از آن به عنوان موتور محرک فرآیند طراحی استفاده می شود. دراین شیوه مردم نگاری وثبت و بررسی رفتار مشتریان در قبال محصول از اولویت های اصلی به شمار می رود. تأکید بر این امر به دلیل خلق تجربه های مطلوب برای استفاده کنندگان صورت می گیرد که از اهداف زیبادیزاین است.

همچنین روش دیگری در زیبادیزاین برای یافتن خلاء ها و نقصان های محصولات وجود دارد که با نام نمودارهای ادراکی یا Perceptual Maps معرفی شده است. در این نمودارها متغیرهای ی انتخاب شده و محصولات موجود بر مبنای این متغیرها، فضاهای بین دو نمودار افقی و عمودی را می پوشانند، با بررسی نواحی خالی بین دو نمودار می توان به راه حل ها و محصولات جدیدی دست پیدا کرد.

استودیوی طراحی Frog:
اوایل دهه 80 میلادی، شاید کمتر کسی در شهر Altensteig آلمان فکر می کرد نام Frog که با الهام از قورباغه های بی شماری که جاده های این شهر را در هنگام حرکت دسته جمعیشان مسدود می کردند انتخاب شده بود، مناسب یک شرکت طراحی باشد. در آن زمان حتی انتخاب این نام از سوی بسیاری احمقانه تلقی می شد. اما بعدها Frog به چنان شهرتی در دنیای طراحی رسید که تبلیغات آن در تمام مجلات معروف طراحی دنیا به چاپ رسیده و جزو شرکت های پیشرو طراحی دنیا قرارگرفت.

در شرکت طراحی Frog اعتقاد بر این است که مشتریان تنها یک محصول نمی خرند، بلکه آنها ارزشهایی را قالب سر گرمی، تجربه و هویت شخصی خریداری می کنند. جمله فوق را هارتموت اسلینگر موسس Frog گفته است. اسلینگر در جامعه طراحی آمریکا شخص بسیار تأثیر گذاری است. شاهد این ادعا عنوانی است که مجله بیزنس ویک به او اطلاق کرده و وی را تأثیرگذارترین طراح صنعتی آمریکا پس از ریموند لوی دانسته است.

شرکت Frog، در سال 1969 میلادی در آلمان و با نام Esslinger Design تأسیس شده است و از سال 1982 با نام Frog design به فعالیت خود ادامه داده وهم اکنون به یک شرکت طراحی مشهور جهانی تبدیل شده است و در نواحی مختلف دنیا دارا ی دفتر طراحی است. این مجموعه با شرکت های بزرگی چون سونی، ماتسوشیتا، شارپ، اپسون، موتورولا،آی بی ام، کامپک، لافت هانزا، اپل، مایکروسافت، ایسر و... در زمینه های طراحی محصول، طراحی هویت سازمانی، طراحی گرافیک و... همکاری داشته است.

Frog درعرصه بین المللی به موفقیت های بسیاری در زمینه طراحی دست یافته و جوایز متعددی را نیز به دست آورده است. از جمله انتخاب آن به عنوان تیم طراحی سال در 1993 میلادی توسط مرکز طراحی زنتروم در شهر اسن آلمان است.

هدف اصلی در این شرکت به وجود آوردن ارزش های احساسی در محصولات است، بدین ترتیب استفاده کنندگان محصول را برای مدت زمان بیشتری نگهداری کرده و توجه و مراقبت بیشتری نسبت به آن خواهند داشت. اسلینگر عقیده دارد که طراحی یک محصول تنها بخشیدن یک فرم پر جاذبه به آن و اضافه نمودن جزئیات به آن نیست بلکه عاملی که تعیین کننده است همانا به وجود آوردن رابطه احساسی بین انسان و محصول است. طبق این عقیده پرداختن به استیتک تنها بخشی از کار طراحی است. اسلینگر معتقد است که یک محصول در صورتی موفق است که بفروشد.

از سال ها پیش، تبلیغات Frog رادر پشت جلد مجلات معروف طراحی دنیا نظیر Form و ID می توان مشاهده کرد که این مساله در جذب مشتریان این شرکت تأثیر به سزایی داشته است. همچنین از سال 1994، شرکت Frog مجله ویژه خود را با نام Rana که معادل لاتین Frog است، در زمینه مسائل تخصصی طراحی منتشر کرده است. در قسمتی از شماره اول این مجله در مورد نقش تأثیر گذار طراحی در جوامع چنین آمده است:

«ما در Frog اعتقاد داریم که طراحی می تواند دنیا را دچار تحول و تغییر سازد. برای کشورهای گروه هفت موسوم به G7 (فرانسه، آلمان، بریتانیا، ایتالیا، ژاپن، اسپانیا و آمریکا) دهه 1950 دوره تولید بود، دهه 1960 عصر تحقیق و توسعه، دهه70 دهه بازاریابی و مارکتینگ و دهه 80 عصر سرمایه گذاری و تجارت بود. اما دهه 1990 میلادی دهه انجام ترکیبی تمام چیزهایی بوده که انسان در طی سالیان قبل انجام داده است. این دهه، دهه ترکیب است. در طراحی نیز دهه 90 دهه طراحی استراتژیک ترکیبی است. ما در Frog عقیده ویژه ای داریم که عبارتست از اینکه تمرکز تخصص طراحی صنعتی باید بر روی ایجاد هارمونی و هماهنگی بین انسان، طبیعت و صنعت باشد.»

Frog به محصول، برندآن و شرکت سازنده اش به عنوان یک کل واحد می نگرد. این رویکردی است که از آن با عنوان طراحی استراتژیک ترکیبی یا Integrated Strategic Design یا ISD یاد می شود. طی این روش، محصول از ایده تا فروش مدیریت می شود. طراحی محصول، مهندسی، تولید، گرافیک و بسته بندی همگی شامل این فرآیند می شوند. رویکرد طراحی استراتژیک ترکیبی باعث شده است تا فعالیت های Frog تنها منحصر به طراحی محصول نشود و علاوه بر آن شامل طراحی گرافیک وطراحی صفحات وب نیز باشد. از مشهورترین طرح های گرافیکی Frog، طراحی نشانه و عناصر بصری ویندوز XP برای مایکروسافت می باشد.

روش طراحی در Frog:
فرآیند طراحی محصول در Frog شامل چند مرحله زیر است:

1- تعریف پروژه
2- تعریف محصول
3- توسعه محصول
4- مهندسی محصول
5- تولید

در مرحله تعریف پروژه، اعضای گروه طراحی انتخاب شده و در قالب جلساتی که بیشتر به صورت Brainstorming برگزار می شوند، نیازمندی های بازار تبیین می شوند. در بخش تعریف محصول، برنامه ریزیهای اولیه، مطالعات امکان سنجی و مدیریت منابع انجام می شوند و بودجه لازم برای توسعه طرح مشخص می شود. در مرحله توسعه محصول، خصوصیات مهندسی طرح ها مشخص شده و مدلهای سه بعدی محصولات توسعه می یابد. همچنین مراحل مونتاژ مورد ارزیابی قرار گرفته و نمونه های عملکردی محصول برای انجام تستهای مختلف ساخته می شوند. در قسمت مهندسی محصول، مدل های سه بعدی دقیق از محصول تهیه شده و متغیر های تأثیر گذار بر روی طراحی آزموده می شوند. ملاحظات مربوط به کارکرد و چرخه عمر محصول و کیفیت های آن نیز از دیگر فعالیت های این مرحله هستند. در بخش آخر یا تولید نیز نکات فنی و اقتصادی تولید مورد توجه قرار می گیرد.

نتیجه بحث:
سه شرکت Ideo، Ziba و Frog در عین حالی که در حیطه مشترک طراحی صنعتی فعالیت می کنند، اما از لحاظ خط مشی و نحوه تفکر در مسائل طراحی دارای فضاهای متفاوتی می باشند. این مسئله با بررسی خروجی های فعالیت این استودیوها که همانا محصولات آنها هستند قابل مشاهده است.

همان قدر که در Ideo به روند خلاقه های-تک و آینده نگرانه توجه می شود، در Ziba به مقوله اطلاعات و منطق طراحی پرداخته شده و در Frog به کارکرد احساسی فرم و پروسه گام به گام طراحی.

Ideo بسیار خلاق تر و واگرا تر از دو شرکت دیگر عمل می کند و شاید فاصله شایان توجهی که در جدول جوایز IDEA باسایر رقبایش دارد از همین جا ناشی می شود. از سوی دیگر زیبادیزاین یک فرآیند همگرا را پیگیری می کند و به همین دلیل طرح های این شرکت همگی دارای یک استایل منطقی می باشند، بدین معنا که در طرح های آن تناسبات و روابط فرمی حساب شده موج می زند. آنالیز استتیکی محصولات زیبادیزاین، رابطه های هندسی و فرمی بی شماری را در پیکره آنها نمایان می کند، یعنی هیچ یک از جزئیات فرمی به حال خودرها نشده و همگی آنها "طراحی" شده اند.

Frog در مقایسه با دو شرکت دیگر دارای وضعیتی میانی است. با توجه به سابقه طولانی تر این شرکت (بیشتر از 30 سال) می توان استایل متفاوتی را در دوره های مختلف در پیکره محصولات آن مشاهده کرد. تلویزیون سونی Wega و رایانه شخصی Apple Mac که در دهه های 70 و 80 میلادی توسط این شرکت طراحی شده اند بازتاب کاملی از استایل این دو دهه محسوب می شوند. در زمینه طراحی گرافیک نیز نشانه و عناصر بصری ویندوز XP از آثار برجسته این شرکت محسوب می شود که در نوع خود یک نمونه تمام عیار است.

فعالیت Frog در زمینه هویت سازی برای برند ها وسیع تر از دو شرکت دیگر است، به همین دلیل است که در زمینه گرافیک و طراحی صفحات وب پیشروتر و گسترده تر از آنها عمل می کند. علیرغم آلمانی بودن اسلینگر -موسس Frog- و وجود رگه هایی از تفکر آلمانی عملکردگرا در طرح های این شرکت، وی و مجموعه اش شعار جدیدی را وارد دنیای طراحی صنعتی کرده اند؛ "فرم تابع احساس است."