-
سیر تحـول فضا در معمـاری
در طی قرون، ما با تعاریف مختلفی از فضا در معماری مواجه شده*ایم ولی در کل شاید بتوان این روند را به چهار دوره تقسیم نمود.
فضای دوره اول
شامل کارهای دوران باستان می*باشد که محصول شکل*گیری اولیه سازه*هایی چون “لنتو”هاست. در این دوره فضای خالی درون بی*معنی است و معماری همانند تندیسی است که در سایت قابل رویت است. به عنوان مثال می*توان از “استون هنج” مربوط به ۱۶۸۰ قبل از میلاد نام برد که صورت اولیه آن ۵۷ ستون روی دو دایره و یک نیم دایره بوده است.
فضای دوره دوم
معماری با تحول سازه بوجود می*آید، زمانی که طاق و قوس در بناها نمود می*یابند. آن چیزی که در بین*النهرین، معماری روم و … آن را مشاهده می*کنیم. در این حالت درون و برون بنا دارای معنی است، فضاها دارای شخصیت هستند و بصورت سلسله مراتب طی می*شوند یعنی دورن، بینابین و برون. در اینجا یک اتفاق دیگری نیز می*افتد و آن مطرح شدن انسان است و در ضمن درک انسان نیز از محیط عوض می*شود. یکی از نمونه*های این دوره معبد پانتئون می*باشد.
فضای دوره سوم
معماری مقارن با انقلاب صنعتی است، هنگامیکه مصالح جدیدی چون شیشه و فلز پا بر عرصه معماری می*گذارند. در این دوره، درون و برونی که در دوره قبل مطرح بود از بین می*رود و فضاها به هم پیوند می*خورند و معماری تبدیل به نقاط و شبکه می*شوند. فضاهای بازی که آزادی دید دارند و دیگر دیوارها در امتداد هم نیستند. پدیده پارالکس و توازن بصری نیز محصول این دوره است. در این دوره می*توان به کارهای “میس ون درروهه” چون خانه آجری، غرفه بارسلونا در آلمان و ساختمان سیگرام اشاره نمود.
فضای دوره چهارم
دوره*ای است که معماران فضاها را طراحی می*کنند و آنچه را که می*خواهند در پیشگاه مخاطب قرار می*دهند. در این دوره جنسیت فضا مطرح می*شود و از تک معنایی خارج می*شود، فضاهای شیزو فرنی بوجود می*آید، سلسله مراتبی دیگر وجود ندارد و فضاها ریزوم*وار هستند و هندسه نااقلیدسی است. بخش اعظمی از کارهای گرگ لین و رم*کولهاس بدین گونه است.