شهر مجموعه اي فرهنگي- كالبدي است كه براساس نيازها،فعاليت ها و رفتارهاي ساكنين آن شكل گرفته است. فضاهاي شهري به عنوان بستر پاسخگوي اين نيازها و ظرفي براي تعاملات اجتماعي شناخته مي شوند . شهرها مكان هاي مناسبي براي شكل گيري نهادهاي اجتماعي اعتلاي ارزشهاي فرهنگي گسترش و تحكيم روابط و مناسبات اجتماعي و پاسداري ارزشهاي انساني و هويت هاي ملي و محلي هستند درشهرهاي ايراني اسلامي فرم ظاهري هر شهر ناشي از محتوا و معنايي در باطن است كه ريشه در جهان بيني و فرهنگ و رسوم و طبيعت بومي آن منطقه دارد . انتخاب الگوي معماري و برنامه ريزي بر اساس جغرافياي طبيعي و انساني هرمنطقه اي صورت مي گيرد آنچه در كشور ايران به عنوان شاخص هاي مهم بخش جغرافياي انساني مطرح مي گردد، دو معيار مهم ايراني و اسلامي بودن مي باشد. مسايل و مشكلات از آنجا آغاز مي گردد كه در برنامه ريزي ها توجه به اين دو معيار مهم كم اهميت تلقي شود. در ريشه يابي مشكلات معماري و شهرسازي شهرهاي ايران اولين قدم ارزيابي ميزان انطباق برنامه ها بامعيارهاي ياد شده مي باشد.
معماري همانند خود انسان، يك كل يكپارچه ، هماهنگ و هدفمند است ، كه مولفه هاي سازنده آن حول كليت آن انتظام مي يابند. در دهه هاي اخير به دلايل متعدد نياز به طراحي و ساخت بناهايي عظيم بوجود آمده است. وبه تبع آن علوم سازه اي و معماري توسعه يافته و تخصصي شدن آنها را الزامي كرده است. اما به دليل عدم تسلط معمار بر تمامي تخصصهاي مولفه هاي شكل دهنده معماري، نياز به ساير تخصصها مشهود است. بدليل عدم درك صحيح ماهيت فرايند طراحي معماري، كليت معماري و هدفمند بودن آن به مخاطره افتاده است. و اغلب بناهايي شكل گرفته اند كه در آن هدف زيبايي توامان فرم و فضا نيست ، بلكه برخي مولفه ها بر ساير آنها تقدم يافته است. در اين مقاله با تعريفي از كليت و مفهوم برنامه ريزي معماري و مفاهيم سازه و فضا به بيان نحوه دستيابي به وحدت و هماهنگي كليه عوامل شكل دهنده معماري به خصوص سازه و فضا در فرايند طراحي معماري پرداخته مي شود. در فرايند طراحي معماري كه ماهيتي كل نگرانه ، راه حل محور و فراگردي توام با نقد، آزمون و خطاست ، برنامه ريزي به منظور دستيابي به كليتي هدفمند، همرا ه با زيبايي فرمي و فضايي اهميت پيدا مي كند. بدين منظوربايد رهبري پروژه توسط معمار در جهت تبديل طرحمايه ذهني اوليه خود به طرح نهايي ، بايد همراه با ملحوظ كردن تمامي عوامل و مولفه ها در تمامي مراحل اتود كردن طرح و حتي انتخاب گزينه نهايي طرح باشد. و شناخت ماهيت فرايند طراحي توسط ساير اعضاء و شناخت نسبي معمار از ساير تخصصها نيز ضرورت دارد. و معمار بايد توان استفاده از هنر خلق زيبايي سازه اي، مهندس سازه را داشته باشد. و ميزان و اهميت اين زيبايي را بر اساس مشخصات سازه اي بنا تعيين نمايد .
تعين چارچوبي براي شناخت تحليل و هدايت هرگونه تغيرات جابجايي و توسعه شهري در فرايند زماني مورد نظر است.
اين چارچوب از چهار سيستم كلان عملكردي شكل مي گيرد:
- سيستم هاي محيطي و طبيعي
- سيستمهاي انساني/فرهنگي و ارزشي
- سيستم هاي هدايت كنترل و تصميم گيري
- سيستم هاي فضايي-فعاليتي شهر
منبع:
[برای مشاهده لینکها ابتدا در سایت عضو شده و وارد نام کاربری خود شوید. برای عضویت اینجا کلیک کنید...]