نویسنده مقاله : مهندس آرتور امید آذری



هماهنگی و تضاد در معماری و فضای شهری


در مورد مقوله هاهنگی و تضاد در طراحی نكات زير قابل توجه است:
- برقراري ارتباط ميان طراحي و زمينه.
- ايجاد انسجام.
- وحدت.

در عین حال برخی از تناسبات اجزا بنا كه باعث وحدت خواهند شد عبارتند از:
- پنجره ها.
- محل قرارگيري درب.
- عناصر تزئيني.
- سبك.
- مصالح.
- خط افق.
- ويژگيهاي مشترك.
هر جائي براي خود داراي تركيبي از عناصر و درجه اي از آزادي براي ايجاد تنوع است. يك ساختمان براي حفظ تناسب با زمينه و تقويت وحدت بصري نيازي به تقليد دقيق از شكل و فرم ساختمانهاي مجاور ندارد، بلكه بايد ويژگيهاي مشترك و اساسي معيني را رعايت كند. طراحي متناسب با زمينه خود ابزار مهمي براي حفاظت مي باشد، زيرا بدين ترتيب مي توان ساختمانهاي باارزش را در زمينه اي متناسب و تقويت شده نگهداري كرد.
مهمترين اقدام برنامه ريزان و شهروندان تأكيد بر حفظ جنبه هاي مثبت موجود محيط توسط طراحان است. بايد توجه داشت که طراحي و اجراي كامل و موفق يك پروژه بزرگ به عوامل زير بستگي دارد:
- محلي مناسب.
- طراحي زبردست.
- بودجه كافي.
- كارفرمائي استثنائي.
- نظام اداري كارآمد و حمايت كننده.
هنگام طراحي در بين ساختمانهاي باارزش «رعايت ويژگي و مقياس ابنيه باارزش محلي در بناهاي جديد كه موجب وحدت و يكپارچگي مي شود، الزامي است.
حركت كوچكي كه در نماي اين ساختمان جهت منعكس نمودن خطوط نماي ساختمانهاي مجاور انجام گرفت، براي جبران تفاوتهاي بسيار زياد آن با بناهاي مجاور كافي نيست. جايگزيني جان پناه سبك مصري با قرنيزي برجسته و مشخص و همچنين نوار عمودي و تيره پنجره هايي متناسب تر مي تواند ارتباطي مثبت را به وجود آورد.
اغتشاش بصری
اگر اكثر ساختمانهاي در يك فضاي شهري با هم متفاوت و متباين باشند، نتيجه هرج و مرج و اغتشاش بصري خواهد بود.

تمرکز بصری
تباين و ناهمگوني مي تواند جالب و هيجان انگيز باشد. ساختمانهاي مهم در يك شهر مي توانند با طرح و نحوه قرارگيري از ساير ساختمانها متمايز باشند. بدين ترتيب روي آنها تأكيد شده و بر اهميت آنها افزوده مي شود.


طراحي همگون و متناسب با زمينه
طراحي همگون و متناسب با زمينه به ندرت امري مطلق و قطعي است. در بسياري از موارد راه حل را مي توان از بين مجموعه اي از گزينه هاي از حداكثر همگوني تا حداكثر تضاد و تباين انتخاب كرد.

طراحي يكنواخت
در اين طراحي كليه عناصر كاملاً شبيه به هم بوده و تكرار مي شوند. وقتي از حد معمول خارج مي شود، موجب خستگي بصري و عدم تشخيص ساختماني از ساختمان ديگر مي شود. اين موضوع در دوران مدرنيسم به وقوع پيوست. نماهاي مركز شهر چنديگر كه توسط لوكوربوزيه طراحي شد، از جمله اين نوع طراحي است.

عدم امكان يا عدم لزوم طراحي متناسب با زمينه
در صورت عدم وجود زمينه مطلوب و يا هنگامي كه قوانين و مقررات موجب تغيير اساسي باشند (افزايش شديد تراكم) ممكن است سازگاري و هماهنگي دقيق طرح با زمينه موجود لازم نباشد و طراح اين اجازه را داشته باشد كه به طراحي منطقه جهتي جديد ببخشد.


تفاوت شرايط
تصميم گيري در شرايطي كه گزينه ها كاملاً متفاوت باشد، ساده تر است. در يك موقعيت عادي مي بايستي اهداف برنامه ريزي، شرايط اقتصادي و مجموعه ساختمانهاي موجود را كه تنها مبهم ترين ملزومات طراحي متناسب با زمينه را ارائه مي دهند، در نظر گرفت. درك ماهيت مسئله اولين شرط تحليل خوب طراحي شهري است.

آزادي عمل (در پس درختان)
در شرايطي كه ساختمانها توسط شاخ و برگ فشرده درختان از ديد يكديگر پوشيده شده اند، مانند بسياري از مناطق حومه اي بدون آسيب رساندن به زمينه ساير ساختمانها مي توان از تعداد زيادي طرحهاي متنوع استفاده نمود.
آزادي عمل (در مناطق در حال تحول)
در مناطق در حال تحول كه ساختمانهاي موجود آنها فاقد ارزش چنداني نيست و يا مناطق ارزشمندي كه سياستهاي دولت براي ايجاد تغييرات اساسي آنها را پاره پاره نموده، امكان خلق زمينه اي جديد را فراهم مي آورند. البته در مواردي كه ويژگيهاي ارزشمندي وجود داشته باشد كه بتواند به عنوان شروع توسعه جديد محسوب شود، بسط اين موارد حس هويت و تداوم فرهنگي جامعه را تقويت مي نمايد.
ارتباط اختياري

در جائي كه بناها داراي كيفيتهاي مختلف هستند و بناهاي خوب با ساختمانهاي معمولي تر مخلوط شده اند، ممكن است روش انتخابي تر لازم باشد. مناطقي كه تنها داراي احساس انسجام اندكي بوده و يا نظم هماهنگي نسبي دارند، از بعضي نقطه نظرات بيش از ساير مناطق آسيب پذير مي باشند. الگوهاي همگون كننده و هويت بخش در مواقع ممكن مي بايستي تقويت گردند و از ويژگيهاي منفي طراحي بايستي احراز نمود.

هماهنگي نسبي (همگني)
در مواردي كه سبكهاي متنوعي وجود دارد، امكان آزادي عمل بيشتري براي ارائه راه حلهاي طراحي وجود دارد. آن ويژگيهاي مشتركي كه مبين احساس كلي وحدت و هماهنگي هستند، عناصر اصلي يك طرح سازگار و متناسب را به وجود مي آورند. عناصر جديدي نيز مي توان به طرح افزود، مشروط به آنكه داراي ارتباط قوي طراحي باشند.

همگوني شديد
مناطقي كه داراي آثار مهم معماري يا روحيه مشابه و جزئيات مشترك بسيار مي باشد را نبايد سبك شمرد، در چنين مناطقي، بهترين كار حفظ اين ويژگيهاي خاص مي باشد؛ چنين امري مستلزم بناهايي است كه كاملاً با محيط سازگار و همگون باشند، معمولاً تقليد لازم نبوده، اما توجه دقيق به ارتباطات طراحي در همه سطوح ضروري مي باشد.

شبيه سازي
در بسياري از شهرها تقليد و شبيه سازي ساختمانهاي مجاور به ندرت رخ مي دهد. يك قطعه زمين باير در بين رديفي از ساختمانهاي تاريخي يكسان با ارزش عالي معماري نمونه اي از موقعيت مناسب براي تقليد و شبيه سازي است. احداث بنائي كه تنها داراي ظاهري تقريباً همگون باشد خطا بوده و از ارزش مجموعه مي كاهد، زيرا قدرت جاذبه بصري رديف ساختمانها حاصل تكرار دقيق فرم مي باشد.

راهنماي طراحي
شبيه سازي ساده است. لذا تلفيق ويژگيهاي مشترك كه به مجموعه اي از بناها انسجام مي بخشد (بين جديد و قديم) مستلزم شناخت دقيق ماهيت ازتباطات طراحي و نحوه عملكرد آنها با هم مي باشد. تهيه يك راهنماي طراحي كه مسايل مورد توجه را توضيح داده و چند نمونه از راه حلهاي قابل قبول براي مسائل و مشكلات معمول را ارائه دهد بسيار مفيد خواهد بود.
شناخت پیوندهای طرح و نحوه استفاده از ضوابط

هويت و شخصيت مجموعه چنان قوي است كه نمي توان تصوير كرد هيچ سبك و نوع ديگر ساختمان در اين مجموعه قرار گيرد، بدون اينكه مجموعه را دچار مشكلات زمينه و محيطي سازد. وحدت و يكپارچگي در يك مجموعه حاصل عوامل ارتباطي زير است:
- خط افق آسمان.
- فاصله بين ساختمانها.
- تناسب پنجره ها، درب ها و غيره و نحوه استقرار آنها.
- برجستگيها و فرورفتگي هاي نما.
- فرم و شكل كلي بنا.
- محل و نحوه حل مدخل ورودي.
- جنس مصالح، پرداخت و بافت نما.
- الگوي سايه حاصل از حجم و عناصر تزئيني.
- مقياس بنا.
- سبك معماري، و
- محوطه سازي در صورت وجود.
تنها آخرين ضابطه يعني محوطه سازي در مورد خانه هاي كوئين آن وجود نداشته است. اين ساختمانها درست از لبه پياده رو شروع مي شوند.
خط افق


در حاليكه شكل هر سقف نسبت به ديگري متفاوت بوده ولي دو عامل شيب و مقياس موجب ايجاد وحدت گرديده و خط افق جالب و چشم نوازي ارايه كرده است.
فاصله گذاری
شكاف عميق بين نماها در اين رديف از مجموعه طرحي از خطوط سايه عمودي به وجود مي آورد كه بي شباهت به استفاده از سكوت در آهنگسازي نيست و بدينوسيله با (پر و خالي ها) مي توان به شيريني ريتم در رديف يك مجموعه اضافه كرد.
برجستگی ها و فرو رفتگی های نما
عقب نشيني از حد مالكيت لبه خيابان جهت ايجاد فضاي كافي براي برجستگي پنجره ها و فرورفتگي براي تعريف فضاي ورودي و شكاف بين ابنيه همگي موجب ايجاد احساس عمق و استواري طرح گرديده است.

تناسب پنجره ها، درب ها و ديگر عناصر
پنجره ها، درب ها و برجستگي ها و ستون هاي خانه ها هرچند داراي شكلهاي مختلف هستند، اما تناسب مشابهي دارند كه موجب ارتباط و پيوند آنها با يكديگر شده است. طرح هر نما داراي تركيبي از عناصر عمودي است كه به صورت نوارهاي افقي به هم متصل شده اند.

فرم و شكل كلي بنا
فرم هاي هندسي سه بعدي پيچيده هويت بخش اين رديف ساختماني هستند. استوانه ها با حجم اصلي بنا تركيب شده و در فرم مثلثي شكل سقف رسوخ مي كنند. پنجره ها رو به بيرون توسعه يافته و به خلاف آن تورفتگي هاي عميقي از حجم اصلي بنا حجاري مي شوند. اين شكل دهي برجسته و استادانه، مجموعه ساختمانهايي را به وجود مي آورد كه با توجه به اندازه خود داراي حجم و توده جالب توجهي هستند. هر تغييري در فرم با استفاده از عناصر هم اندازه ديگري انجام شده است.
محل و نحوه مدخل ورودي

نحوه و محل ورود به يك ساختمان معمولاً بخش مهمي از طراحي را تشكيل مي دهد و هنگامي كه درهاي ورودي مانند اين موارد داراي ويژگي هاي مشتركي هستند
جنس مصالح ، پرداخت و بافت نما


كنده كاري هاي چوبي، طاقچه ها و ديواركوب ها، تزئينات سقف و شيرواني، سنگهاي سرطاق و توفال كوبي هاي تزئيني تمام سطح بنا به جز چند قطعه چوب باريك و بلند را مي پوشاند و همگي از بالا تا پائين به دقت رنگ شده اند. جزئيات نما به اين مجموعه غنائي يادماني بخشيده است.

سایه و نور
نحوه بازي آفتاب و سايه بر روي نماي يك ساختمان مي تواند به اندازه ويژگيهاي پايدارتر و ملموس تر حائز اهميت باشد و خود موجب ايجاد كاراكتر و مشخصه اي بوده و در هماهنگي نماها نقش داشته باشد.
مقياس بناها

در برخورد اوليه به نظر مي رسد كه اين مجموعه ساختمانها داراي ارتفاع مشابهي هستند، اما بعضي ساختمانها، يك طبقه تمام بلندتر از ساختمانهاي ديگر هستند. اختلاف ساختمان يا تركيب فرم ساختماني پنهان شده است. اگر چه شباهت ارتفاع كاملاً رعايت نشده ولي نقش بسزائي در ارتباط اين ساختمان با هم ايفا نموده است.

نوعي ارزيابي از اعتبار يك مجموعه از ضوابط
در اين اسكيس تمامي عناصر پيونددهنده در طرح مجموعه كوئين آن به گونه اي ديگر به كاررفته اند (معكوس يا وارونه). عدم موفقيت حاصل كار براي هر بيننده اي نيز واضح است. اين تغييرات به شرح زير است:
به هرحال سبكها پيامهاي متفاوت و متضادي دارند. فرمهاي تجملاتي كوئين آن كه متعلق به اشراف قديم است، هيچ وجه مشتركي با ساختمانهاي اقتصادي و عملكردگرا ندارند. ساختمان جديد كاملاً در تضاد با يگر ابنيه اين مجموعه است.
چند نکته احتیاطی
خانه هاي رديفي كوئين آن نمونه كاملاً استثنائي است كه مسائل در آن كاملاً روشن هستند. در اغلب موارد مسائل در آنها دشوارتر است. بايد بدانيم كه معيارها و ضوابط تصميم گيري نمي كنند، اما به تعريف تصميم گيرندگان كمك مي كنند. ليست معيارها و ضوابط طراحي براي شناخت اشكالات و ارايه طريق اصلاح آنها بسيار مفيد است.
چنانچه دستور العملهاي طراحي شهري كامل نباشند، در اجراي كار با مشكل روبرو مي شود، به عنوان مثال درخواست رعايت خطوط نماي ساختمانهاي مجاور از طرح ممكن است تنها به يك خط روي نما ختم شود. بيانات كلي و مشابه مي تواند مفاهيم و تفسيرهاي كاملاً متفاوتي را براي افراد مختلف داشته باشد.
مسایل جاری
قرار گرفتن ساختمانهاي مرتفع بزرگ و جديد در بين ساختمانهاي تجاري قديمي تر و نسبتاً كوچكتر مشكلي است كه در بسياري از شهرها به چشم مي خورد. در مناطق باز حومه اي با كمك فضاي سبز مي توان مشكل راحل كرد، ولي در مناطق شهري كه ساختمانها داراي مرز مشترك هستند، اين امر موجب عدم هماهنگي خواهد شد. شكستن ارتفاع ساختمان بلند به صورت پلكاني يك روش براي ايجاد زمينه اي مناسب براي ساختمان كوچكتر است.
تغييرات زياد ناگهاني در مقياس را مي توان با استفاده از مراحل و مقياسهاي مياني بين ساختمانهاي كوتاه و ساختمانهاي مرتفع يا بزرگ حذف نمود، يا لااقل به حداقل كاهش داد. در اين صورت كوتاهترين پله يا شكستگي ساختمان بزرگ مي بايستي در مقياس متناسبي با ساختمان كوتاه باشد. معمولاً ارتفاع متناسب اين شكستگي تا دو و نيم برابر ارتفاع ساختمان كوتاه بايستي باشد.
خط نقطه چين حجمي را تعيين كرده كه در صورت وجود توده ساختماني اضافي از معبر عمومي ديده نمي شود.
ایجاد زمینه جدید
در اغلب شهرها بخشهاي كوچك و بزرگي وجود دارند كه فاقد هرگونه زمينه خاصي هستند. در اين قسمتها كه آثار گذشته از بين رفته و ساختمانهاي باقيمانده داراي هيچ ارزشي از لحاظ ساختماني، زيبائي يا تاريخي نيستند. رايج ترين روش آن است كه به نخستين طرح پيشنهادي از ميان گزينه ها اجازه داد تا چهارچوب كار را مشخص كند، اين امر مستلزم حداقل تلاش بر ايجاد زمينه اي جديد مي باشد.
مناطق حساس
در مناطق تاريخي و حساس از نظر معماري و شهرسازي كه اساساً از ساختمانهاي دو و سه طبقه بوجود آمده مي*بايست تأثير حتي كوچكترين انحراف از مقياس موجود را به حداقل رسانيد. يك راه حل ساده طراحي آن است كه در نقاطي كه حجم بالقوه ساختماني از معابر عمومي قابل رؤيت نيست، اجازه احداث بنا داده بشود.
سوء استفاده از اصول و قوانین
يك فرد خوش صحبت و حرفه اي با استفاده از فن بيان و ترفندهاي گوناگون مي تواند از انجام كاري صحيح طفره رود. در اين حالت در مقابل يك گروه نا آشنا با طراحي براحتي مي توان كوچكترين حركت طراحي را به مثابه كامل ضوابط و مقررات نشان داد. در شهرهاي كوچك و ارگانهايي كه متخصصين مربوطه وجود ندارد اين اتفاق بيشتر رخ مي دهد.
روش دیگری برای بخش های بدون زمینه موجود
تهيه زمينه*اي انتخابي از ميان نقاشيها و عكس*هايي از مجموعه*هاي خوب طراحي شده بعنوان الگو و مدل براي طراحي می تواند به عنوان روشی دیگر مورد توجه باشد. اين روش در دفاتر معماري معاصر كه از مجلات مانند پراگرسيو آركيتكچر و ديگر مجله*هاي معماري شبيه است.
تباین موثر
خيابانها، صحنه كارزار و جنگ پايان*ناپذير طراحي هستند. تباين براي ايجاد يك محيط شهري جالب و زنده ضروري است. اما همچون هر ادويه تندي در غذا مي*بايستي محتاطانه از آن بهره*برد. اين بهره*گيري به مزاج جامعه مربوطه هم مربوط مي*شود (مانند ادويه در خوراك هندي، ايراني و ژاپني).
- تباين بين اين دو ساختمان در كادر اين عكس جالب و از نظر بصري لذتبخش است اما در واقع هيچ كادر و هارچوب مشخص وجود ندارد.
- ساختمان مدرن، و متفاوت و در تضاد شديد با ساختمانهاي مجاور خود مي*باشد.
هنگامي كه ساختمان جديد ديگري در كنار ساختمان قبلي بنا شود، در صورت بي*توجهي انسجام و پيوستگي چهارچوب ساختمانهاي سنتي و داراي تزئينات ظريف تدريجاً از بين مي*رود.
تنها ساختمان كاملاً متفاوت با زمينه، اينگونه موارد بعنوان آخرين باقيمانده ساختمانهاي قديمي در بين ساختمانهاي جديد در شهرهاي قديمي و رو به رشد سريع قابل ملاحظه است.
انواع گوناگون تضاد و تباین و همگنی
- هندسه ساده و تركيبي
- هندسي
- هندسي و ارگانيك
نکات مهم در مورد تباین
در كنار نكات منفي تباين نكات مفيدي درباره ماهيت تباين وجود دارد كه مي*تواند ما را در رسيدن به نتايج صحيح و درست ياري كند.
ساختمان مركز ايالت «ايلي نويز» ممكن است مانند يك مجسمه به نظر آيد ولي اندازه و نحوه استقرار آن را به موجوديتي تفرقه افكن و مخرب در زمينه محيطي خود تبديل كرده است.
وحدت و انسجام ميدان كاخ دادگستري كاليفرنيا در اثر بي توجهي و وجود چند ساختمان ناهنجار و نامتناسب با زمينه تضعيف شده است.
هنگامي كه همه ساختمانها بخواهند مركز توجه و منحصر به فرد باشند. اغتشاش بصري پديدمي آيد. اين مسئله نيز موجب گيجي، سردرگمي و ناآرامي خواهد شد.
ساختمانهاي متضادي كه در تقابل با يكديگر و محيط پيراموني هستند مي*بايد از لحاظ بصري از يكديگر جدا شوند.
محدود كردن ساختمانهاي كاملاً متضاد در يك منطقه مشخص و خاص شريكي از راههاي ممكن براي كاهش تأثير مخرب بصري اين ساختمانها مي*باشد، (مانند محل نمايشگاههاي بين*المللي).
برخي مناطق حومه*اي اغلب دچار يكنواختي بيش از حد بوده كه خود حاصل وجود يكنواخت شده و درخت و يك اندازه بودن اكثر ساختمانها مي*باشد. تزريق اندك ويژگي شهري به نقاط حساس و كليدي يكي از راههاي ممكن براي ايجاد نظم قطعي*تري به اين محيط مي*شوند.
تباين مي*تواند خدمات ارزشمند بسياري را عرضه نمايد كه عبارتند از:
- اعلام وجود يك فعاليت مهم اجتماعي.
- اعلام وجود يك فعاليت كاربري مهم شهري.
- ايجاد تمركز بصري در يك فضاي باز بزرگ.
- شكستن خستگي بيش از حد مناطق يكنواخت.
- ايجاد نظمي كلي در سيماي شهر با فهمي زيبا شناسانه.
- ايجاد ريتم و ملودي متنوع و دلنشين در سيماي شهري.
آنچه غير قابل قبول و غير منطقي بنظر مي*رسد، پراكندگي بي*مفهوم بي*برنامه، ساختمانهاي متباين در سطح يك مجموعه شهري است. تباين و تضاد بيش از حد تجملي خطرناك و غير قابل قبول است. ساختمان كاملا متباين با تضاد كوبنده مدعي برتري است:
۱- دانه بندي درشت و بافت نا هماهنگ
۲- دانه بندي نرم و ريز و بافت هماهنگ
۳- دانه بندي درشت و خشن و بافت



[تنها کاربران عضو سايت قادر به مشاهده لينک ها هستند. ]

[تنها کاربران عضو سايت قادر به مشاهده لينک ها هستند. ]
نویسنده مقاله : مهندس آرتور امید آذری


منابع: ایران معمار - [تنها کاربران عضو سايت قادر به مشاهده لينک ها هستند. ] (انجمن تخصصی عمران و معمار) " جهت کپی برداری ذکر منبع الزامی میباشد "