مقاومت به خوردگي در ساختمان و اهميت ميلگرد هاي كامپوزيتي
بزرگترين سهم بازار مصرف مواد مركب (كامپوزيت) در اختيار صنعت ساختمان است. در اين ميان آرماتورهاي كامپوزيتي به ميزان وسيعي در ساختمان*سازي به*ويژه احداث بناهاي ساحلي و يا سازه*هاي مستقرشده در شرايط اقليمي خوردنده كاربرد يافته*اند. گسترش تكنولوژي ساخت اين آرماتورها مي*تواند علاوه بر مرتفع ساختن نياز صنعت ساختمان، راهگشاي توليد انواع محصولات در صنايع ديگر همچون وسايل ورزشي، خودرو و غيره باشد. در گفتگوي شبكة تحليل*گران تكنولوژي ايران (ايتان) با دكتر محمود مهرداد شكريه، رئيس موسسه كامپوزيت ايران به اين مهم پرداخته شده است:

سوال: ضمن تشكر از وقتي كه در اختيار شبكه قرار داديد، استفاده از آرماتورهاي كامپوزيتي چه مزايايي دارد؟ دكتر شكريه: دليل عمدة استفادة از ميلگردهاي FRP در داخل بتن، جلوگيري از پديدة خوردگي و افزايش ميرايي ارتعاشات ايجاد شده در سازه در برابر ارتعاش مي*باشد. هر چند كه استفاده از ميل*گردهاي FRP به جاي نمونه*هاي فلزي سبب كاهش وزن بنا نيز خواهد شد، اما در استفاده از اين ميل*گردها، مساله كاهش وزن اهميت ناچيزي نسبت به دو مورد بيان*شده دارد. دليل بالا بودن ضريب ميرايي كامپوزيت*ها، خواص غيركشسان آنهاست كه انرژي جذب شده را ميرا مي*كنند. در حالي كه مواد فلزي حالت كشسان داشته و انرژي جذب شده را ميرا نمي*نمايند. بنابراين مواد كامپوزيتي در برابر ارتعاشات زلزله عملكرد بهتري خواهند داشت و بهترين گزينه جهت مقاومت سازه در برابر لرزه*ها خواهند بود.



بكارگيري ميل*گردهاي FRP به جاي فلزي، به*طور قابل ملاحظه*اي از زيان*هاي ناشي از بروز خوردگي جلوگيري مي*كند. ظهور تخريب ناشي از پديدة خوردگي در بتن مسلح*شده با ميل*گرد فلزي بدين گونه است كه نخست ميله**هاي فلزي داخل بتن دچار زنگ*زدگي شده و اكسيد مي*شوند. سپس اين اكسيد*ها به سمت سطح بيروني بتن شروع به مهاجرت كرده و با انتشار در داخل بتن باعث از بين رفتن آن مي*شوند. بدين ترتيب با خورده*شدن دو جزء فلزي و بتني سازه، زمينة تخريب كامل سازة بتني فراهم مي*گردد. روش*هاي سنتي گذشته مانند چسباندن صفحات فلزي بر روي سازه يا اضافه كردن ضخامت بتن جهت مقابله با پديدة خوردگي ضمن آنكه مشكل خوردگي فلز را مرتفع نخواهد نمود، سبب افزايش وزن سازه و آسيب*پذيرترشدن آن در برابر زلزله نيز خواهد شد. جهت جلوگيري از اين امر مي*توان با تقويت سطح خارجي سازة بتني توسط مواد مركب و استفاده از ميل*گردهاي FRP در داخل بتن، هم مشكل خوردگي فلز داخل سازه را حل نمود و هم جلوي مختل شدن كارايي سازه در صورت خورده شدن بتن را گرفت كه اين بهترين روش مقابله با پديدة خوردگي در يك سازة بتني مي*باشد.


كشور ما نياز بسيار گسترده*اي به استفاده از كامپوزيت*ها در قالب آرماتورهاي كامپوزيتي دارد. هم*اكنون بسياري از سازه*هاي بنا شده در محيط*هاي خورندة مناطق مختلف كشور همچون پل*هاي درياچة اروميه و يا ساختمان*هاي جنوب كشور دچار معضل خوردگي هستند كه استفاده از كامپوزيت*ها مي*تواند پاسخگوي مشكل اين قبيل سازه*ها باشد.



سوال: تكنولوژي توليد آرماتورهاي كامپوزيتي چيست و لزوم توجه به آن را چگونه ارزيابي مي*كنيد؟ دكتر شكريه: ميل*گردهاي FRP به روش پالتروژن ساخته مي*شوند. در اين روش دسته*اي از الياف پس از آغشته*شدن با رزين پس از عبور از يك قالب در كنار هم قرار گرفته و يك پروفيل داراي مقطع ثابت را به*وجود مي*آورند. از عمده*ترين مزاياي روش پالتروژن چندمنظوره بودن آن و كاربردهاي گوناگون آن در صنايع مختلف است. به عبارتي صرفاً با تغيير قالب دستگاه مي*توان علاوه بر محصولاتي كه در صنعت ساختمان كاربرد دارد، همانند انواع آرماتورها، محصولات گوناگون ديگري در حوزه*هاي مختلف از جمله تسمه*هاي ماشين نساجي، ريل*ها، محافظ اتوبان*ها، چارچوب پنجره*ها و درها، تيرهاي با مقطع I شكل، نبشي*ها و غيره توليد نمود. عمر محصولات پالتروژني بسيار بالاست و سرعت توليد يك محصول پالتروژني نيز نسبتاً زياد است. از نظر قيمت نيز با وجود اينكه يك تير پالتروژني قيمت ظاهري بيشتري نسبت به نمونة مشابه آهني دارد ليكن مقاومت خوب آن در مصارف خاص ضدخوردگي و زلزله و عمر بالاي آن مي*تواند توجيه*گر قيمت اولية بالاي آن باشد. در مصارف عمومي مانند ساخت سازه*ها اگر نياز به مقاومت در برابر خوردگي و زلزله وجود داشته باشد، استفاده از تيرهاي پالتروژني مي*تواند توجيه اقتصادي نيز داشته باشد.

متأسفانه در كشور ما به دليل عدم شناخت اين تكنولوژي، تقريباً هيچ*گونه حركت قابل توجهي به سمت بهره*گيري و انتقال آن صورت نپذيرفته است. در گوشه*وكنار تلاش*هايي از سوي بعضي از كارخانجات و صنايع علاقه*مند جهت ساخت دستگاه پالتروژن در كشور انجام گرفته است، اما هنوز تا رسيدن به يك محصول قابل قبول از نظر خواص مناسب و ساختار مكانيكي همگن فاصلة زيادي وجود دارد. اين دستگاه ساختار بسيار پيچيده*اي ندارد و مي*توان در صورت نياز از طريق ارتباط با كشورهاي خارجي اقدام به انتقال تكنولوژي آن به كشور نمود. نوع غربي آن حدود 350 تا 400 هزار دلار قيمت دارد و نوع روسي و چيني آن با قيمت ارزان*تر، تقريباً با نصف اين هزينه قابل تهيه مي*باشند. عدم توجه به اين تكنولوژي مي*تواند موجب عقب*افتادگي صنايع كشور در بهره*گيري از عرصة گستردة كامپوزيت*ها گردد.