مقدمه:
زلزله بم موجبات تأثر و تأسف عمومي را نسبت به فجايعي كه براي مردم منطقه پيش آمده، فراهم آورد. ليكن زلزله مازندران با لرزش شديدي كه در تهران احساس شد علاوه *بر همدردي با مردم آن ديار، باعث نگراني و تشويش بيش از حد براي ساكنين پايتخت گرديد و همدلي با ديگران را با نگراني براي خود در هم آميخت.

مجدداً بحث مقاوم*سازي، سخن روز همة مسؤولين و حتي مردم گرديد. عده*اي مقاوم*سازي را به عنوان «ساختن مقاوم ساختمان*هاي نوساز» مطرح نمودند و عده**اي ديگر بحث «مقاوم*سازي ساختمان*هاي قديمي» را مدنظر دارند. ولي نكته نگران كننده* اين است كه متأسفانه حتي بعد از وقوع زلزله*هاي اخير، هنوز ساختمان*هاي خصوصي، عمومي و آموزشي دولتي در تهران در حال احداث است كه در كمال تأسف عمداً يا سهواً، ضوابط محاسباتي و اجرائي مقاوم*سازي زلزله در مورد آنها اجرا نمي*شود و نظارت صحيحي هم بر آنها حاكم نمي*باشد و معلوم نيست در كجاي اين هياهو و غوغاي مقاوم*سازي، قرار دارند.



كليات:
به هرحال مسأله مقاوم*سازي در هر دو زمينه ياد شده (چه ساختمان*هاي قديم و بافت فرسوده و چه ساختمان*هاي نوساز) مطرح مي*باشد. در مورد نوسازي ساختمان*ها نياز به ضوابط منسجم*تري براي كنترل دقيق طراحي، ساخت براساس نقشه*هاي اجرائي، جوشكاري صحيح و بتن*ريزي قابل اعتماد وجود دارد مخصوصاً حتي پس از محاسبات و طراحي مناسب، ضعف جوشكاري در ساختمان*هاي فلزي و كم بودن مقاومت بتن در سقف و پي ساختمان*هاي فلزي و در كل ساختمان*هاي بتني، معضل بزرگي مي*باشد و هيچ نوع كنترلي بر آنها وجود ندارد. قابل ذكر است كه اكثر بتن*هاي مصرفي در ساختمان*هاي ساخته شده حتي در چند سال اخير از مقاومت محاسباتي ضعيف*تر هستند و در هنگام وقوع زلزله، فجايع جبران ناپذيري را بوجود خواهند آورد. در حالي*كه نزد مردم، اسكلت بتني ساختمان مقاوم*تري را تداعي مي*نمايد. «شن و ماسه شسته نشده، دانه*بندي غلط، كم بودن عيار سيمان، شل و پر آب بودن بتن براي بتن*ريزي راحت*تر با پمپ و ...»، همگي باعث كاهش مقاومت بتن مي*شوند. شركت*هاي توليد بتن، در صورت كاستي مقاومت بتن از ميزان تعهد شده، تحت شرايطي فقط حاضر به پرداخت بهاي بتن مي*باشند و خسارات وارد بر ساختمان را نمي*پذيرند. پيشنهاد مي*شود چنين امري مستوجب برخورد كيفري از طريق قوه قضائيه باشد.

هرچند بين كساني كه در تهيه ملزومات و آهن آلات و بتن عمداً كوتاهي مي*نمايند و آنان كه در اين مورد دريغ نمي*ورزند ولي به علت عدم اطلاع فني لازم، ساختمان آنها در اجرا ضعيف است تفاوت بسياري وجود دارد ولي شايد در هنگام وقوع زلزله، سرنوشت هر دوي آنها يكي، يعني نتيجه تخريب ساختمان و بروز فاجعه انساني و مالي باشد بنابراين لحاظ نمودن ضوابط قوي*تر اجرائي و نظارتي و كنترل مضاعف بسيار ضروري به نظر مي*رسد. در جائي كه شهرداري گزارش مهندس ناظر مبني بر عدم خلاف در متراژ ساختمان را با بازديد مضاعف عوامل شهرداري كنترل مي*نمايد مي*بايست در مورد اصل بسيار مهم*تر يعني استحكام ساختمان، اين كنترل مجدد و مضاعف نيز وجود داشته باشدت و تنها به گزارش مهندس ناظر اكتفا ننمايد، چون شرايط ساخت و ساز و مسائل تحميلي از طرف مالك و كارفرما، متأسفانه بنيان*هاي اين*گونه نظارت را به كلي سست نموده است و نبايد با طرح مسائل شعارگونه از واقعيت آن اجتناب نمود.




مسأله مهم بعدي، قطعات الحاقي و غير باربر ساختمان مثل ديوارهاي اطراف و تيغه*ها، دست*انداز بام و بالكن و پنجره و شيشه مخصوصاً نماهاي شيشه*اي مي*باشد كه به علت عدم اتصال كافي به سازه ساختمان در اثر وقوع زلزله حتي مواقعي كه ساختمان از نظر اسكلت مقاوم باشد، «احتمال جدائي و ريزش» آنها به داخل و خارج ساختمان وجود دارد و حتي در برخي موارد آوار و شيشه بر سر افرادي كه در حال خروج از ساختمان هستند فرو ريخته و باعث جراحت و يا فوت آنها گرديده است. بايد آيين*نامه*هاي اجرائي براي اتصال كامل اين عناصر به سازه ساختمان ارائه گردد و در مورد نماهاي شيشه*اي نيز تجديدنظر اساسي صورت پذيرد. مسأله مهم بعدي بازسازي ساختمان*هاي فرسوده مي*باشد كه ظاهر شكيلي به آن مي*دهد و ضعف*هاي سازه*اي آن*را مي*پوشاند و اين در حقيقت خواسته يا ناخواسته نوعي تقلب در ساخت و فروش به حساب مي*آيد. در حالي*كه شهرداري*هاي مناطق به هيچ وجه نبايد به ساختمان*هايي كه استحكام واقعي سازه*اي ندارند اجازه بازسازي بدهد.

مقاوم*سازي:
مقاوم*سازي در مورد ساختمان*هاي بسيار قديمي كه عمدتاً متشكل از ديوار باربر و بعضاً همراه با يك نيمه اسكلت فلزي هستند به علت هزينه*هاي بالا و مشكلات اجرائي اگر محال نباشد به غيرممكن نزديك است. در مورد ساختمان*هاي نيمه قديمي و بعضاً جديدتر، كه به صورت اسكلت بتني اجرا شده، به علت پوشش ميلگرد در داخل بتن و عدم دسترسي آسان به آن و عدم وجود مصالحي كه به راحتي به بتن اتصال يابد، تشخيص موارد ضعف و همچنين مقاوم*سازي آن بسيار مشكل بوده و اجراي ورق و پروفيل فلزي جوشكاري شده روي اسكلت بتني به صورت وصله و پينه راهگشا نخواهد بود، هرچند در كيفيت و مقاوم بودن بتن مصرفي نيز بايد جداً شك نمود.
در ساختمان*هاي اسكلت فلزي به علت ماهيت آن، اجراي مقاوم*سازي عملي*تر است، ليكن به دليل هزينه زياد و تخريب قسمت*هاي زيادي از نازك*كاري و سفت*كاري براي دسترسي به تيرها و ستون*ها و اتصالات، و همچنين چند واحدي بودن ساختمان*ها و عدم حصول توافق هماهنگ در اين مورد بين مالكين واحدها، معمولاً از اجراي آن اجتناب مي*ورزند، و در صورت اجرا نيز رسيدن به يك نتيجه ايده*آل ممكن نمي*باشد.

در اين*گونه موارد، گزينه بهتر، تخريب و نوسازي كامل ساختمان مي*باشد. به هرحال وضعيت فونداسيون و مقاومت آن در برابر نيروي زلزله نيز بايد بررسي گردد.

مدارس:
بنابر مطالب فوق*الذكر، مقاوم*سازي در مورد ساختمان*هاي خصوصي، عملاً در سطح كلان مطرح نمي*باشد و ساختمان*هاي عمومي، مخصوصاً مدارس و بيمارستان*ها، حائز اهميت بيشتري هستند.
به طور مثال اگر زلزله نسبتاً شديد در ساعت 11 صبح اتفاق بيفتد در ساختمان*هاي مسكوني قديمي كه عمدتاً به صورت دو طبقه مسكوني مي*باشند، تعداد 4 الي 5 نفر ساكن هستند در حالي*كه در يك مدرسه بين 300 الي 800 نفر در حال تحصيل مي*باشند و چنين اتفاقي در اين*گونه ساختمان*ها، فاجعه جبران*ناپذيري را در پي خواهد داشت.

در يك بررسي كلي، ساختمان*هاي وابسته به وزارت آموزش و پرورش را كه صرفاً جهت موارد آموزشي استفاده مي*گردند، مي*توان به صورت ذيل تقسيم*بندي نمود:

الف- مدارس بسيار قديمي، كه عمر آنها بيش از 30 سال است و متشكل از ديوار باربر و يا نيمه اسكلت فلزي مي*باشند. اين نوع ساختمان*ها عمدتاً فاقد عناصر مقاوم در مقابل زلزله مثل بادبند و قاب خمش*گير مي*باشد و هيچ*گونه مقاومتي حتي در مقابل زلزله*هاي كم شدت نيز نخواهد داشت.

ب- مدارس نسبتاً جديدتر، كه عمر آنها بين 15 تا 30 سال است و عمدتاً به صورت اسكلت فلزي اجرا شده*اند ليكن نه داراي محاسبات و نقشه*هاي مناسب بوده و نه در اجراي آنها رعايت اصول و استانداردهاي لازم شده است و مقاومت آنها در مقابل زلزله به شبهات زيادي همراه است.

ج- مدارس جديد، كه عمدتاً بعد از سال 67 الي 68 ساخته شده*اند به علت وجود و اعمال آيين*نامه*هاي محاسباتي و اجرائي، از طرف سازمان*هاي ذي*ربط از وضعيت مناسب*تري برخوردارند، ليكن به علت عدم كنترل دقيق اجرائي كه ناشي از موارد مختلف است هنوز اطمينان كافي، حداقل نسبت به بعضي از آنها وجود ندارد.
د- ساختمان مدارس غيردولتي و غيرانتفاعي و آموزشگاه*هاي خصوصي، *كه مجوز آنها آموزشي نبوده است و در انتخاب ساختمان اين مؤسسات صرفاً كميت و مقدار فضاهاي مورد نياز، بررسي شده و هيچ*گونه كنترل كيفيت و استحكام سازه در مورد آنها اصلاً و اساساً مطرح نبوده است. بنابراين ساختماني كه چه بسا براي استفاده مسكوني يا اداري (با بار زنده آيين*نامه 200 يا 250 كيلوگرم بر مترمربع) نيز فاقد استحكام مورد نياز مي*باشد بعد از بازسازي مورد بهره*برداري آموزشي (با بار زنده 350 كيلوگرم براي كلاس*ها و 500 كيلوگرم براي راهروها و 1000 كيلوگرم بر مترمربع براي مخازن كتاب) قرار گرفته است.

چه بايد كرد:

اين امر بايد با همكاري وزارت مسكن و شهرسازي، سازمان نظام مهندسي، وزارت آموزش و پرورش، سازمان توسعه و نوسازي مدارس كشور، شهرداري و ساير سازمان*هاي ذي*ربط صورت گرفته و مراحل ذيل پيشنهاد مي*گردد؛

1- تهيه و ارائه ضوابط و آيين*نامه و بخش*نامه*هاي اجرائي توسط سازمان*هاي ذي*ربط

2- بهره*گيري از مهندسان عمران داراي پروانه اشتغال به كار سازمان نظام مهندسي جهت انجام اين امر مهم، كه آنان پس از تهيه گزارش از وضعيت موجود، طرح و نقشه*هاي اجرائي مقاوم*سازي را ارائه نمايند. حق*الزحمه اين موضوع مي*تواند به* صورت ارائه سهميه متراژ اضافي تشويقي (محاسباتي) مهندسين موردنظر تهاتر گردد.

3- بررسي و تأييد طرح و نقشه* مربوطه در يك هيأت عالي نظارتي و يا توسعه مهندسان مشاور مورد تأييد وزارت مسكن و شهرسازي و شهرداري.

4- اجراي آن در زمان تعطيلي مدارس به خصوص در تابستان توسط گروه*هاي اجرائي مجرب.
هزينه*هاي مربوط به عمليات اجرائي شامل دستمزدها و مصالح مصرفي مي*باشد. هزينه مصالح مصرفي در چنين مواردي به نسبت كل هزينه ناچيز به نظر مي*رسد. (به طور مثال با نصب و جوشكاري يك لچكي به صورت ورق مثلثي كوچك به وزن تقريبي يك كيلوگرم، مقاومت برشي تكيه*گاهي يك تير اصلي را مي*توان بسيار برابر افزايش داد).

5- ولي دستمزدها مقادير بيش*تري نسبت به مصالح را در بر مي*گيرند و در كل با هزينه*هاي نسبتاً متوسط و معقولي، مي*توان عمل مقاوم*سازي مناسبي را در چنين ساختمان*هايي انجام داد.

6- در مراحل بعدي، اين روش را مي*توان براي مجتمع*هاي بيمارستاني و اداري و يا عمومي كه با ارباب*رجوع بيشتري درگير هستند انجام داد.

7- ر از همين امروز شروع كنيم مي*توانيم در تابستان آينده، صدها مدرسه را در مقابل زلزله مقاوم نماييم و فرزندان دلبندمان را با خيالي آسوده*تر براي فراگيري علم بفرستيم تا اگر روزي ما نباشيم آنان زنده بمانند زيرا آينده متعلق به آنهاست.