بررسی های تاریخی نشان می دهد که تهران و اطراف آن (شهرری) از هزاره اول هجری تا کنون هشت بار با زمین لرزه های ۷ ریشتری با خاک یکسان شده و دوباره بازسازی گردید. این زمین لرزه ها در سال های ۱۲۵-۲۴۱-۲۴۹-۳۴۶ و ۵۷۲-۷۸۴-۱۲۴۵ هجری شمسی اتفاق افتاده است.
کشور ایران بر روی کمربند زمین لرزه آلپ _ هیمالیا قرار گرفته و تقریباً تمام مناطق ایران با درجات مختلف از نظر شدت لرزه خیز محسوب می شود. این کمربند از جزیره فرمز و جنوب آسیای شرقی،اندونزی و برمه می گذرد. کمربند مذکور در ابتدا از کوه های هیمالیا و شمال هندوستان ادامه داشته و کشورهای پاکستان ،افغانستان،ایران،ترکیه و دریای مدیترانه ،یونان، ایتالیا ،اسپانیا، پرتغال و کشورهای شمال آفریقا(کشورهای جنوب مدیترانه) و قسمتی از چین و تبت و بخش های جنوبی کشورهای ترکمنستان و ازبکستان روی این کمربند قرار می گیرند.
چین خوردگی آلپ _ هیمالیا از نظر موقعیت مکانی در کره زمین بین دو فلات قاره ای اورآسیا _ عربستان و آفریقا قرار داشته و هنوز از نظر زمین شناسی و چین خوردگی به دلیل جوان بودن به حالت تعادل در کره زمین نرسیده و حرکاتی دارد، به همین سبب سرزمین ایران پهنه زمین لرزه های ویرانگر می باشد که هر چند یکبار اتفاق می افتد.
زمین لرزه حاصل عملکرد نیروهای فعال اعماق زمین است که پیوسته در صخره ها و سنگ ها و به طور کلی در آبرفت های طبقات زمین ذخیره می شود. وقتی این انرژی در پوسته زمین رها می شود زمین لرزه رخ می دهد که در ناحیه شکستگی های زمین و گسل ها اثر آن بیشتر است _ به شکستگی های پوسته جامد زمین که جابجایی نسبی طبقات زمین در امتداد آنها رو می دهد گسل می گویند- این حرکات برشی طبقات زمین از روی زمین با ژرفای زیاد (از ۱ تا ۷۰ کیلومتر) ادامه می یابد. این حرکات بیشتر ناشی از حرکات قاره هاست که به آن زمین ساخت می گویند. مثلاً فلات قاره ای اورآسیا _ عربستان که تقریباً جوان هستند (چون نسبت به سایر قاره ها دیرتر از آب خارج شده اند) و چین خورده اند به سرزمین ایران مرکزی فشار وارد می آورد و در نتیجه از دریای سرخ و آفریقا دور می شود. و با این عمل دریای سرخ که حد فاصله آسیا و آفریقاست عریض تر می شود و به طور کلی قاره آفریقا از قاره آسیا دورتر می شود. البته این رویداد و نظایر آنها هزاران سال طول می کشد که برای آدم ها با عمر فعلی قابل محاسبه و لمس نیست. این امر حاکی از آن است که بین چین خوردگی های زمین و سازگاری زمین لرزه وابستگی برقرار است.
کشور ما به سبب قرار گرفتن در روی کمربند زمین لرزه دنیا تهدید مستمری نسبت به تأسیسات و ابنیه خود احساس می کند، مخصوصاً تأسیساتی که جنبه عمومی و اجتماعی، بیمارستان ها ،مدارس و پل ها دارد، البته می توان خطرات ناشی از زمین لرزه را با مقاوم سازی تقلیل داد.
لزوم افزایش استحکام ابنیه بطور کلی به عنوان یک اقدام فنی در ارتقای کیفی موجود ساختمان ها و ایجاد سطحی از مقاومت و دوام در دوره ای قابل انتظار بر حسب نوع مصالح و روش ساخت برای پاسخگویی به نیازهای متنوع جامعه برای مدت معینی قابل تأمین و دسترسی باشد. تدوین مقررات ساختمانی نیز با این هدف صورت می پذیرد. آئین نامه ۲۸۰۰ نامی آشنا در عرصه صنعت ساختمان است که سالهاست تدوین شده که اگر در شهرهای کشور که اکثریت آنها تازه تأسیس و یا تازه توسعه یافته هستند رعایت می شد ترس زیادی برای ایمنی از خطرات زمین لرزه وجود نداشت و تا حدودی از ترس تکان زمین لرزه کاسته می شد. شهرداری های کشور و همچنین شهرداری های مناطق تهران نقش مؤثری در رعایت و اجرای مفاد آئین نامه شماره ۲۸۰۰ مخصوصاً به هنگام بررسی و صدور پروانه های ساختمانی و رعایت آن دارند. نقش شهرداری ها پررنگ تر از سایر دستگاه ها در این زمینه است، زیرا مردم عادی از جزئیات فنی ساختمان آگاهی لازم را ندارند و اغلب خریداران که حدود ۹۰ درصد آنها مردم عادی هستند بیشتر به ظاهر ساختمان توجه دارند و به مشخصات فنی ساختمان توجه نمی کنند.
بررسی های تاریخی نشان می دهد که تهران و اطراف آن (شهرری) از هزاره اول هجری تا کنون هشت بار با زمین لرزه های ۷ریشتری با خاک یکسان شده و دوباره بازسازی گردید. این زمین لرزه ها در سال های ۱۲۵-۲۴۱-۲۴۹-۳۴۶و ۵۷۲-۷۸۴-۱۲۴۵ هجری شمسی اتفاق افتاده و وقوع آخرین زمین لرزه تهران با دوران سلطنت فتحعلیشاه قاجار همزمان بوده و بیش از ۵۰ هزار نفر (با توجه به شهر تازه تأسیس تهران و کمبود جمعیت آن موقع شهر) تلفات داشته است. داده های موجود تاریخی و آرامش نسبی فعلی از نظر زمین لرزه از اواخر قرن ۱۹ میلادی در پهنه تهران، از بالا بودن احتمال بروز زمین لرزه بزرگی در آینده حکایت دارد. در تهران پس از زمین لرزه سال ۸۳۰میلادی تا کنون زمین لرزه بزرگی حادث نشده که خود زنگ خطری برای احتمال حادث شدن آن است. گفته شده مقدار انرژی آزاد شده بر اثر زمین لرزه بالای ۷ریشتر معادل حدود ۷۸برابر انرژی ناشی از بمب اتمی هیروشیمای ژاپن است که در جنگ دوم جهانی آمریکا بر روی این شهر پرتاب کرد.
تهران با ابنیه ضعیف و چند میلیونی و تجهیزات بسیار مانندگاز،آب ،برق،مخابرات و پالایشگاه در لبه خطر قرار دارد، مخصوصاً لوله کشی گاز در سطح و عمق حدود یک متری زمین ، تهران را در معرض خطر بروز آتش سوزی و انفجار ناشی از زلزله قرار می دهد.
در زمین لرزه هایی که طی سال های اخیر در دنیا اتفاق افتاده بیشتر خسارات و تلفات در اثر انفجار و آتش سوزی های وحشتناک ناشی از انفجار گاز بوده است.
البته تا کنون امکان پیش بینی عملی دقیق برای تعیین تاریخ وقوع زمین لرزه وجود نداشته و هر گونه شایعاتی در این زمینه پایه علمی دقیق و کاربردی ندارد و فقط از راه مقاوم سازی ساختمان ها می توان خطر آن را کم کرد، زیرا زمین لرزه یک واقعه طبیعی است و امکان کم کردن و حذف شدت وقوع آن در دنیا وجود ندارد. آنچه از گفتار کارشناسان فن برمی آید، پرداخت هزینه های ایمن سازی ساختمان یک ضرورت اجتناب ناپذیر مخصوصاً در ایران می باشد. مقاوم سازی دو مرحله دارد:مقاوم سازی در موقع ساختن بنا با هزینه کمتر و مقاوم سازی بعد از احداث ساختمان که هزینه نسبتاً بیشتری مصرف می کند؛زیرا بنایی که مقاوم نیست بالاترین ریسک سرمایه گذاری را خواهد داشت که لازم است بودجه های بخش دولتی و خصوصی بیشتر سوی مقاوم سازی بناها تغییر جهت دهد. باید هزینه بکنیم تا منازل ایمن داشته باشیم، موقعی که محاسبات ایمنی را در ساختن بنا رعایت نکنیم بنایی ناقص ساخته ایم. اغلب نقاط ایران زلزله خیز است و فعلاً چاره کار مقاوم سازی بناهاست. همانطور که کشورهای زلزله خیزی مانند ژاپن تجربه کرده اند. با اینکه احساس زمین لرزه را اکثر نسل های کشور درک و احساس کرده اند ولی زلزله هشتم خرداد ماه تهران هشداری بود برای مردم بر واقعیت حادث شدن زلزله در پایتخت و نقاط مختلف کشور و جدی گرفتن احتمال وقوع آن.
شهر تهران فقط یک شهر بزرگ و پرجمعیت نیست. بلکه پایتخت کشور و مرکز اداری، اقتصادی و نظامی و آموزشی کشور است و اگر خدای ناکرده در یکی از نقاط کشور زلزله حادث شود معمولاً از تهران کمک و پشتیبانی می شود، ولی اگر در تهران زمین لرزه حادث شود از کجا می شود به تهران کمک کرد. گریز مردم از تهران هم کار ساده ای نیست، اگر راه های خروجی تهران آسیب نبیند و راه های فعلی برقرار باشد ساعت ها طول می کشد که جمعیت تهران تخلیه شود. قبلاً در مورد زلزله احتمالی تهران غیر از مطالعات سازمان زمین شناسی کشور منبع دیگری وجود نداشت و اغلب مشاوران به آن استناد می کردند تا اینکه در سال های اخیر طبق اعلام رسانه های گروهی مطالعات پهنه بندی زمین لرزه تهران بزرگ با همکاری آژانس همکاری های بین المللی کشور ژاپن انجام گرفت، هدف از این مطالعات آن بود که به دو سئوال اساسی در این زمینه پاسخ داده شود:اول اینکه زلزله ای که در تهران حادث می شود کدام زلزله است، دوم اینکه اگر زلزله ای اتفاق افتاد چند دقیقه بعد با چه صحنه ای روبرو خواهیم شد.
منظور از صحنه مورد نظر بطور مثال تعداد ابنیه عمومی و اجتماعی مانند مدارس، بیمارستان ها، و پل هایی که فرو می ریزند چه تعداد است و تعداد کشته شدگان و مجروحان احتمالی چقدر خواهد بود. مطالعات اولیه زلزله پهنه تهران بزرگ از اوایل سال ۱۳۷۰ آغاز شد. تهران توسط گسل های بزرگ و کوچک احاطه شده است. تهران روی آبرفت های دوران چهارم زمین شناسی یا کواتریز (روی مخروط افکنه واقع شده) که در دو طرف آن حوزه های آبریز رودخانه جاجرود (در شرق تهران) و حوزه آبریز رودخانه کرج( در غرب تهران) قرار گرفته که از نظر زمین شناسی آبرفت های جوان به حساب می آید و به دوران چهارم زمین شناسی متعلق هستند و بالقوه لرزه زا می باشند و گسل هایی که در پهنه تهران بزرگ وجود دارند عبارتند از: گسل بزرگ مشا- فشم که از روستای مشا در شهرستان دماوند بطرف شرق امتداد می یابد و از ارتفاعات بالای رودهن و بومهن می گذرد و با حرکت به سوی فشم تا آبیک قزوین در غرب و شاهرود در شرق امتداد می یابد. گر چه این گسل بزرگ است ولی به دلیل فاصله تقریبی حدود ۲۰ کیلومتر از تهران گسل بسیار خطرناکی برای تهران محسوب نمی شود. چون هر چه از گسل فاصله بگیریم از تکان های زلزله کاسته می شود.
گسل بزرگ شمال تهران با امتداد شرقی و غربی به درازای حدود ۷۵ کیلومتر از لشکرک تا حدود کرج در غرب تهران کشیده شده و از سعادت آباد تهران می گذرد که نزدیکترین گسل بزرگ لرزه زا در تهران است و می تواند برای تهران بسیار خطرساز باشد، این گسل در جنوب پادگان لشکرک در روی زمین ظاهر می شود و گسل های محمودیه و نیاوران در نزدیکی این گسل قرار دارند. به گسل هایی که حدود ۲ تا ۱۰ کیلومتر طول دارند گسل های متوسط می گویند که به خودی خود لرزه زا نیستند ولی ممکن است به سبب زمین لرزه های بزرگ که در فاصله ای از آنها حادث می شود دستخوش لرزش و جابجایی شوند. گسل های متوسط تهران عبارتند از گسل های شاه آباد، نارمک، داوودیه، عباس آباد، ایوبی، باغ فیض، قصر فیروزه و در شرق تهران، گسل های شیان کوثر، پارچین، پیشوا و گرمسار. گسل های فرعی کوتاه تر از ۲ کیلومتر به خودی خود لرزه زا نیستند ولی به سبب آزاد شدن انرژی الاستیکی در راستای گسل مجاور خود می تواند دستخوش لغزش شوند و سازه های بالا و نزدیک خود را تهدید به خطر نمایند. تعداد گسل های کوچک تهران حدود ۵۰ گسل می باشد. گسل های شمال و جنوب شهر ری با اینکه حدود ۲۵ کیلومتر امتداد شرقی _ غربی دارند ولی برای شهر تهران مخصوصاً ابنیه جنوب شهر بسیار خطرساز هستند. گسل های اصلی و لرزه زا در تهران بطور کلی گسل های میان دشت و کوه و کوهپایه ای و گسل های تشکیل دهنده پستی و بلندی های تپه های تهران اند. خطر عمده در تهران از ناحیه حرکت مجدد این گسل ها می باشد که بیشتر از نوع گسل های فشاری بود، لذا پرانرژی هستند و ممکن است به زمین لرزه ای ویرانگر بینجامند چرا که ساختی فعال و لرزه خیز دارند.
به هر شکل زمین لرزه یک بلای طبیعی است و باید با آرامش و شهامت پذیرای آن شد. بلایی است که هر چند یکبار در یکی از نقاط کشور اتفاق می افتد.از دور شدن از این بلاگریزی نیست، مگر خداوند کمک نماید و با مقاوم سازی ابنیه مانند کشور ژاپن از خطر آن کاست.