در بازدید از موزه نقشه های قرون گذشته انسان ناخود آگاه در برابر شاهکار، دقت ، هنر و آراستگی نقشه نگاران باستان چنان شیفته می ماند که از هدف واقعی آنان که تقدیم نقشه به پادشاهان و امرا که قلمرو سرزمینی را اختیار اداره و دفاع از آن را بر عهده داشته است فراموش می شود. چند سال سپری می شد تا این نقشه ها مزین می شدند به تصاویر مملو از فرشتگان کوچک شیپور نواز و ناوهای تجاری و جهازاتی که با بادبان های برآماسیده از وزش باد، اقیانوس ها را لابلای نپتون الهه دریاها و پریانی درمی نوردیدند که در جذر و مد آب ظاهر می شدند.
امروزه با کنجکاوی این طرح ها و مرزها و قاره ها را ناشیانه می بینیم درنقشه جهان آنها حتی هیچ اثری از قاره آمریکا و استرالیا و قطب جنوب نیست، اما باز هم حیرت زده می شویم که بسیاری از آنها بدون وجود ابزار ابتدایی و بدون رصد ماهواره ها، به ابعادی غالبا نادقیق اما بهاشکال همانند اصل حیرت آوری، را ترسیم کرده اند. مثلا نقشه جهان 1660 فلیپ ایكبرخت (Philipp Eckebrecht)اگرچه اقیانوسیه رادرزمره کره جهان در برندارد اما از نظر دقت فوق العاده است.
سازمان ملل متحد و کنفرانس یکسان سازی نامهای جغرافیایی آن در طی قطعنامه ها و یادداشت هایی پرحجم به قصد ارائه فهرست جامعی از توصیه هائی برای نقشه نگاری سرزمین ها به چاپ رسانده است. برای نمونه در آن تصریح شده است که در نقشه ها باید صحرای باختری که تا سال 1976 در تملک اسپانیا بود را با خط ممتدی از مراکش جدا کنند موضوعی که خشم مراکشی ها را بر انگیخته است.
چند نمونه از جدال های نقشه ای
روز 29 نوامبر سال 2005 حضور یک نقشه در کنار سالنی که مراسم سالگرد روز همبستگی سازمان ملل با فلسطین را برگزار می کرد منجر به یک دردسر بزرگ در مدیریت سازمان ملل شد . این نقشه که متعلق به دهه 1960 بود نقشه فلسطین بود بدون هیچ اثری از وجود اسرائیل ، جان بولتون سفیر آمریکا فردای آنروز نامه شدید اللحنی به کوفی عنان نوشت و ضمن اعتراض به وجود این نقشه علت امر را جویا شد .
در رد و بدل شدن یکسری مکاتبات میان مقامات اداری سازمان ملل و سفارت آمریکا مشخص شد که این نقشه سال ها است که در سازمان ملل قرار داشته و در سالروز همبستگی با فلسطین به نمایش گذاشته می شده است. اما آنچه امسال حساسیت برانگیز شده بودسخنان محمود احمدی نژاد رئیس جمهور ایران بود که گفته بود اسرائیل باید از روی نقشهمحو شود. سفارت آمریکا باید مطمئن می شد که نمایش این نقشه در راستای آن سخن نبودهاست.
در دی ماه 1383 تندر خشم ایرانیان مقیم خارج با ارسال طوماری اعتراضی با یکصد هزار امضا از سوی فرهیختگان از یکسو و ضربه عملی تهران از سوی دیگر بر مجله بین المللی معتبر نشنال جئوگرافی که در اطلس تازه چاپ خود، به جای نام تدبیر گرانه و تاریخی «خلیج فارس»، «خلیج عربی» نوشته بود فرود آمد.
بدنبال آن مدیر رسانه های خارجی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی که نظارت را بر نشریات اعمال می کند اعلام كرد:"ما دیگر برای روزنامه نگاران مجله نشنال جئوگرافی روادید ورود به کشور صادر نخواهیم کرد و مادام که این اشتباه را تصحیح نکرده اند اجازه نخواهیم داد این مجله در ایران پخش شود".
سخنگوی دولت هم در کنفرانس مطبوعاتی تکرار کرد که :"ما از هویت تاریخی خلیج فارس صیانت خواهیم کرد، هیچ گونه جعل کردنی را نخواهیم پذیرفت و به اقدامات قانونی دست خواهیم زد ".
دبیرخانه سازمان ملل 7 بار بطور مکتوب توصیه کرده است که نام خلیج فارس را تنها نام معتبر این پهنه آبی می داند.
یکی از قدیمی ترین دعواهای جدی در مورد نقشه ها به دعوای ایران براى اثبات حاكمیت خود بر سه جزیره ابوموسى و تنب بزرگ و تنب كوچك است که علاوه بر استناد به اسناد تاریخى، با توجه به نقشه‏هاى رسمى دولت انگلیس نقشه‏هاى وزارت جنگ و وزارت دریانوردى كه در سال 1888 به شاه ایران تقدیم شده بود، ناصرالدین شاه این نقشها را سند قرار داد و همچنین بعدها نیز به نقشه‏هاى لرد كرزن در سال 1892 و نقشه وزارت هند بریتانى در سال 1897) استناد شد.
در سال ٢٠٠٢ در پراگ در پایان اجلاس بین الملل اقتصادی پیرامون مدیریت منابع آب در دو قاره پیوسته آسیا و اروپا نماینده جمهوری آذربایجان تازه نقشه ای از قفقاز را کشف کرده بود که مرزها به شکل ترسیم شده در آن می توانست الحاق سرزمینی که موجب جنگ مرگباری میان آذری ها و ارامنه شد، یعنی قره باغ علیا به ارمنستان را به ذهن متبادر کند.
می دانیم که دولت باکو آن را خطه ای تسخیر شده و بخش جدائی ناپذیر آذربایجان به شمار می آورد و هرگونه بازنمائی دیگری جز این را غیر قانونی تلقی می نماید. لذا با سخنان اعتراض آمیزی جلسه را ترک کرد .
قضیه می توانست به همین جا ختم شود. رئیس جلسه حتی پیشنهاد کرد که کنفرانس به حالت تعلیق درآید تا در آن فاصله سند مزبور را ناپدید سازند، البته روی عدم واکنش برق آسای متخاصم دیگر حساب کرده بودند. اما نمایندگی ارمنستان کوچکترین تغییری، حتی یک ویرگول، را هم نمی پذیرفت.
بر خلاف آداب چنین مجامعی که اینگونه پرده دری ها معمول نیست، دشنام و فریاد بر سر رئیس اجلاس باریدن گرفت که خود و سازمانش را متهم به غرض ورزی جانبدارانه کردند و از وی خواستند هرچه زودتر دنبال شغل دیگری برای خود بگردد. ساعت های طولانی لازم بود تا دوباره آرامش برقرار و چند قلم سفید مصحح بر روی مرزها پیش از چاپ دوباره نقشه کشیده شود و آنگاه کار اجلاس را دنبال گیرند .
در فوریه سال ٢٠٠١ هنگام اجلاس سالانه وزیران برنامه بوم زیستی ملل متحد، نمایندگان جمهوری خلق چین در برابر چشمان ناباور مجموع هیئت های نمایندگی، جلسه عمومی را نیمه کاره رها کردند، از تالار اجلاس بیرون رفتند و ادامه مباحثات را تحریم کردند، زیرا در نقشه و سند اجلاس جزیره فرمز کشوری مستقل قلمداد شده بود.آنها برای باز گشت به تالار اجلاس مصرا خواستند که آن "ورقه ها" را از دور خارج کنند.
مراکش و صحرای باختری، کره جنوبی و ژاپن، ایران، هند، یونان و اسرائیل آشکارا از گروه های فشاری پشتیبانی می کنند که رویه های سفت و سخت و کم و بیش بازدارنده ای را به کار می گیرند تا چگونگی نامگذاری و معرفی سرزمین های ملی خود را به "جامعه بین الملل" بقبولانند.
در نوامبر سال ٢٠٠٢ رجب طیب اردوان نخست وزیر کنونی ترکیه پس از شرکت در جشن سالگرد تأسیس جمهوری ترک نشین قبرس شمالی در هواپیمائی که وی را از نیکوزیا به آنکارا باز می گرداند طرح تازه سازمان ملل متحد به چاره جوئی مسئله قبرس را به دقت بررسی می کرد. وی به روزنامه نگاران گفت که "هرچند می توان پیرامون طرح پیشنهادی مذاکره کرد اما نقشه ها نفرت انگیزاند".
این گونه پیشامدها گاه به رویارویی با هم می انجامد و حتی به امر حیاتی دولتی تبدیل می گردد.
در جریان اجلاس سران پیرامون کره خاک در ژوهانسبورگ در سال ٢٠٠٢ بر سر نقشه ای که ناروا تشخیص داده بودند کار به کتک کاری میان اسرائیلی ها و فلسطینی ها هم رسید.
و از دعوای کهنه میان کره جنوبی و ژاپن پیرامون نام دریائی که آندو را از هم جدا می سازد چه باید گفت، که یکی دریای خاوری و دیگری دریای ژاپن می نامد. وزارت خارجه هر دو کشور به سهم خود اطلس هایی منتشر نموده و در صفحه آغازین سامانه های اینترنتی ، به شیوه ای خودنمایانه کاربران را به بازدید از پرونده بال و پر داده شده ای می خوانند که تاریخچه این مسئله را روایت می کند.
غالبا نقشه نگاران مطبوعات و انتشارات برای پرهیز از نامه های بازخواست کننده سفارتخانه ها ترجیح می دهند که دیگر نامی بر این پهنه دریا میان دو کشور ننهند. این بدان معنی است که اندکی بیم در دل ها انداختن سرانجام به ثمر می نشیند: بجای آنکه خطر ممیزی (و همراه آن از دست دادن سهم خود در بازار) یا برخورد دیپلماتیک را برخود هموار سازند، بسیاری از ناشران ترجیح می دهند هر اشاره ای که شاید خشم کسی را برانگیزد حذف کنند.
بانک جهانی تا آنجا پیش رفته است که در پایان سال ١۹۹٠ از دایره نقشه نگاری خود بخواهد که به شیوه ای که هند و پاکستان به دلیل درگیری بر سر کشمیر پیش گرفته اند، دیگر نقشه هائی که نمایانگر سرزمین های حساس هستند را به چاپ نرساند.
اگر شما بازدیدی از نمایشگاه کتاب در هریک از کشورهای عربی داشته باشید متوجه می شوید که اصولا در سالهای اخیر انتشارات و کارتوگرافی های عربی تقریبا همگی نام خلیج عربی را برای نقشه ها و اطلسهای خود بکار می برند.
در غرفه های امارات وجود کتاب هایی بنام جزایر سه گانه اشغال شده چاپ مرکز مطالعات استراتژیک ابوظبی شگفت آور نیست. اما جای تعجب است که چرا انتشارات کشورهای دوست مانند سوریه و لبنان در مواردی احواز و محمره و یا عربستان و جزایر با نام جعلی و متعلق به امارات ترسیم می نمایند .
از جمله موسسه انتشارات و کارتوگرافی دارالشرق العربی در سوریه - حلب است که در چندین نقشه از این نامهای مجعول استفاده نموده است و انتشارات دارالقلم - سوریه - حلب در کتاب موسوعه فی کتاب "الجدید الاطلس الاسلامی الجغرافی" در تمام نقشه خلیج عربی بکار برده وجزایر سه گانه را نیز به رنگ امارات مخصوصا در ص 23 ترسیم کرده است.
در کتابی بنام "الموسوعه الجغرافیه العالمیه المصوره دول العالم" نویسنده نبیل تللو . انتشارات دار علاء الدین سوریه در صفحه 70 علاوه بر اینکه در متن جزایر را اماراتی دانسته است در نقشه ای از خلیج فارس ترسیم و زیر نام هرکدام از جزایر سه گانه نوشته است جزایر اماراتی طنب،ابوموسی و .. نام جعلی خلیج عربی هم در بالای آنها آورده است .
در کتاب موسوعه تاریخ خلیج عربی بخش دوم . محمود شاکر . دار اسامه اردن- عمان نویسنده در مبحث اهواز و بخش جزایر سه گانه ادعاهای واهی مطرح و جزایر را متعلق به امارات و خوزستان را متعلق به وطن عربی نامیده که قبل از اشغال دولتی مستقل بوده است.
در کتاب الاطلس التاریخی للعالم الاسلامی نوشته محمود عصام میدانی چاپ دار دمشق سوریه در تمامی نقشه خلیج عربی بکار برده در حالیکه این کتاب تجدید چاپ کتابی به همین نام از دکتر عبدالمنعم ماجد دارالفکر عربی بمصر است که 1960 چاپ شده و تمامی نقشه های آن در چاپ اول با نام خلیج فارس بوده است .
همین انتشارات در کتاب دیگری به نام اطلس جغرافی وطن عربی -تالیف. محمود عصام میدانی نقشه های ابن حوقل - جیهانی - ابوزید بلخی - بتانی - ابن خردادبه - شریف ادریسی و استخری را در ص 8- 13 کتاب خود چاپ و نام خلیج فارس را از آنها پاکسازی و تحریف کرده در حالیکه نقشه های خلیج فارس این افراد شهرت جهانی دارد. ایرانیان همواره به اینگونه تحریفاتمعترض بوده اند.
سردرگمی در ذهن خوانندگان از شکل نهائی نقشه بر می خیزد: تصویرهای فریبا، دقیق، گاه بسیار کاویده و خصوصا به زیور طبع آراسته ای که درمجموع مقبولیت کمابیش مطلقی بدان می بخشد، به ویژه اگر مهر تائید دولتها، موسسه های ملی، یا بین المللی نام آور و شناخته شده ای برآن باشد.
نقشه آنگاه یا اثری در طریق سیر و تأمل و یا عامل توطئه چینی مشمئز کننده علیه یک کشور یا جامعه ای می نماید. حتی نقشه هائی که پستی و بلندی زمین را در کوچکترین جزئیات آن نشان می دهند نیز موضوع اندیشه و ساختار باریک بینانه ای است، و هر عنصری از آن را به دقت برمی گزینند، برخی را برجسته می سازند و برخی دیگر را از قلم می اندازند.
نقشه، که هیچ احدی قادر نیست تمامی شناخت های جغرافیای سیاسی را یک جا در آن بگنجاند، با همه بی زرق و برقی و ظاهر بی آزارش، می تواند به ابزار هراس آور تبلیغاتی ای تبدیل شود که قدرت های دولتی و اقتصادی معاصر بی هیچ شرم و دغدغه خاطری از آن بهره می جویند تا بینش عقیدتی خود را برآن نقش کنند. با این حساب اندکی هموار کردن حقیقت را خدمتی به مصالح عالیه تلقی می کنند.
نقشه نگاری حرفه ای است که از «شور و شوق خویش به جهان نقشه ها برای سفر های مجازی گواه می گیرد. نگاریدن مرزها مایه دردسر پایداری است تا بدان اندازه که این آرزو همواره در دل می جوشد که پاکشان کنیم، جابجا کنیم ... .
از این رو نقشه تا بدان اندازه که تنها به عرضه مینیاتوری از سرزمین ها بسنده نمی کند، بلکه همچنین حساسیت های خلق ها، ادراکی که از جوامع انسانی دارند و شیوه ساماندهی فضای حیاتی آنها را بیان می دارد، اثری هنری به شمار می آید.
در این عرصه تو در تو، نقشه نگار هم داعیه دار شاهدی بزرگ و هم نقش آفرین است. او خود را پیاپی در نقش ناظر، اقتصاددان، جمعیت شناس، ریخت شناس زمین و سر انجام جغرافیدان و ... هنرمند باز می شناسد، تا "جهان هایش" را بسازد و یا بهتر گفته باشیم ابداع کند. او معجون ظریفی را به پندار می کشد و تصویر می کند: جهان را چنانکه می بیند با جهان آرمانی خود در هم می آمیزد.
نقشه با نگرش فراگیری از فراز زمین، کشورها یا قاره ها را در چشم بهم زدنی می نمایاند، احساس گنگی از اقتدار ارزانی می دارد و پندار مهار فضا را در سر می پروراند. پس اگر موضوع بیشترین مراقبت ها قرار گیرد و هیچ چیزی در طراحی، تعیین ابعاد و برنشاندن عناصر آن بدست سرنوشت سپرده نشود نباید به شگفتی افتاد.
اگر هنوز تردیدی در این باشد کافی است در گذرگاه پهنی که کاخ ویتوریانو را به کولیزه می پیوندد، گام بردارید ، که با مجموعه نقشه های جذابی که موسولینی نثار شکوه امپراتوری روم کرده بود تزئین شده است، یا بدیدار تالار پایان ناپذیر نقشه های واتیکان بروید که نقشه های پستی و بلندی های ایتالیا همه دیوارها را از کف تا سقف به زیبایی پوشانده است.
این صحنه در سال ١۵٠٢در لیسبون اتفاق افتاد. ژرار وینت تاریخدان، در روایت تاریخی داستان گونه پرشوری ماجرای سرقت یگانه نسخه نقشه جهان نمای شاهی از گارگاه نقشه نگاری را حکایت می کند. آن نقشه را بر اساس یاداشت های ره آورد پدرو آلوارز کابرال و دن واسکو دو گاما کشیده بودند و نمایانگر سرزمین های هندوستان و برزیل بود. فرمانروا ناپدید شدن این راز دولتی را چون مصیبتی اقتصادی انگاشته بود.
گم شدن این نقشه وی را از دسترسی به منابع [ثروت و قدرتش] محروم ساخته بود. تملک آگاهی های جغرافیائی نه فقط به منزله تائید حاکمیت وی بود بلکه حفاظی بر ثروت های وی نیز به شمار می رفت. از این رو به تنگ چشمی مراقب بود تا کس دیگری بدان ها دست نیابد ... " نقشه گمشده! – نقشه؟ - بله استاد، همان که شاه به شما سفارش داده بود (...) استاد ریمن پیش از آنکه فرصتی به آلبرتو کانتینو؛ بدهد تا به سراغ وی آید، به آنی عمق فاجعه را دریافت.
دو ماه پیش از آن، شاه (...) سفارشی به وی داده بود. یگانه فرمانروائی که بر راه های دریائی که به کشور ادویه ها راه می گشود چیرگی یافته و پاپ از آن پس ویرا به لقب "سرورکشورگشائی، دریانوردی و تجارت حبشه، عربستان، ایران و هند" مفتخر ساخته بود، در نظر داشت که نمود گستره قلمرو پادشاهی خویش را همواره پیش چشم داشته باشد و برای اتخاذ تصمیمات سازگار با مسئولیت های تجاری و مذهبی، از آن آبشخور بهره گیرد .
پنچ سده پس از آن، نیرومند ترین دولت های روی زمین هنوز با بدگمانی روانپریشی مراقب تولیدات نقشه نگاری و تصاویر ماهواره ای خویش اند و هیچگونه تردیدی به خود راه نمی دهند که هر سندی که مظهر گونه ای مصلحت سوق الجیشی و اقتصادی و یا نظامی باشد را در رده فوق سری بایگانی کنند.
در سالهای دهه ١۹٨٠، برخی از کشورهای حوزه خلیج [فارس] که چاپ نقشه های خود را بهموسسه ملی جغرافیائی فرانسه سفارش داده بودند، مصرا خواستند که دستگاه های چرخانچاپ (روتاتیو) با روکش های برزنتی پوشانده شود و مردان مسلحی از آنها حفاظت نمایندکه در عین حال مأموریت داشتند "انگاره" یعنی نمونه های آزمایشی و نیز برش ها را که مرحله ای پیش از چاپ نهائی است نابود سازند!

یكسان سازی اسامی جغرافیایی
در عصر ارتباطات ، اختلاف و تعدد نامهای جغرافیایی در بسیاری از نقاط دنیا مسایل و مشكلاتی را ایجاد می كرد در نتیجه در سال 1960 شورای اقتصادی و اجتماعی سازمان ملل به دبیر كل سازمان ماموریت داد كه برای حل و فصل اینگونه اختلافات كنفرانسی را برگزار نماید.
در سال 1967 اولین كنفرانس یكسان سازی و استاندارد نمودن نامهای جغرافیایی سازمان ملل با شركت هیئتهای علمی و اجرایی جغرافیایی سراسر جهان در ژنو برگزار شد این كنفرانس را یك نهاد و یا گروه تخصصیUNGEGN (آنگیگن) كه بر اساس قطعنامه های 715 آوریل 1959 و 1314 می 1968 و تصمیم 4 مه 1973 شورای اجتماعی اقتصادی سازمان ملل متحدECOSOC) ) تأسیس گردید از نظر علمی و اجرایی پشتیبانی می كند.
این گروه تخصصی هر دو سال یكبار در نیویورك یا ژنو تشكیل جلسه می دهد و هر 5 سال یكبار نیز كنفرانس یكسان سازی اسامی جغرافیایی سازمان ملل تشكیل جلسه می دهد و تصمیمات گروههای تخصصی و ناحیه ای را به صورت قطعنامه تصویب می كند رهبری گروه آسیای غربی با ایران است این گروه تا كنون در تهران 7 نشست برگزار نموده است در مصوبه هفتمین نشست این گروه كه در مهرماه 82 برگزار شد آمده است :
“با تاكید بر مصوبات كنفرانس یكسان سازی اسامی جغرافیایی سازمان ملل و بویژه در اجرای قطعنامه 9 اجلاس برلین از همه كشورها می خواهیم از تغییر نامهای جغرافیایی تاریخی كه میراث فرهنگی بشر محسوب می شوند خودداری نمایند”.
ضرورت یكسان سازی، یگانه سازی، وحدت در تلفظ و آوانگاری، یكسان نمودن اسامی جغرافیائی و جلوگیری از ابهام و تعدد اسامی در عصر ارتباطات و جهان امروز سازمان ملل را ناچار ساخت كه در این رابطه نهادی قانونمند تأسیس نماید. استفاده میلیونها نفر از اطلاعات كامپیوتری، جابجائی و حركت روزانه هزاران كشتی،* هواپیما، اتوبوس و مسافران و توریستها، ایجاب می كند كه نامهای جغرافیائی شفاف و یگانه ومتحد ودارای آوای یكسانی گردند زیرا ابهام و نامهای متعدد برای یك منطقه جغرافیائی و یا نامهائی با تلفظ های مختلف می تواند بویژه در عصر الكترونیك منجر به عواقب خطرناك و پرهزینه ای گردد.
یكی از هفت نهاد قانونمند ECOSOC در سازمان ملل متحد است. این نهاد در راستای یكسان سازی اسامی جغرافیائی در سطح ملی و بین المللی تلاش می كند. تصمیمات و اقدامات آن بصورت قطعنامه در كنفرانس UNCSGN كه هر 5 سال یكبار برگزار می گردد، به تصویب می رسد و تمامی اركان سازمان ملل و سازمانهای تخصصی بین المللی، غیردولتی و یا دولتی و از جمله 15 سازمان بین المللی (فهرست ضمیمه پیوست )موظف به اجرای این قطعنامه ها هستند. UNGEGN
همان طور كه گفته شد مرجع رسیدگی به اختلافات در مورد نامهای بین المللی و منطقه ای UNGEGN و UNCSGN است. این نهاد اگرچه نام خلیج فارس را یگاته نام مورد قبول می داند ولی تا كنون از آن خواسته نشده است كه مصوبه ای ویژه در این خصوص صادركند.
یكی از نكات مهم كنفرانس سخنرانی ها و مقالات فنی و یا منازعات كشورها در خصوص سیاسی شدن نامهای جغرافیایی است. نافتالی كادمن كه از ابتدای تاسیس UNGEGN رئیس گروه كاری اصطلاحات توپونمی این نهاد تخصصی سازمان ملل است در فصل 8 كتابی بنامكه از سوی انتشارات سازمان ملل منتشر شده است. مبحث سیاسی كردن نامهای جغرافیایی را با عنوان كدام خلیج آغاز نموده است.
و سوء استفاده از نامهای جغرافیایی را چنین مطرح نموده است “ ژانویه 1991 جنگ دوم خلیج مطرح می شود كدام خلیج ؟ برای جهان غرب موضوع روشن است، ایران نیز كه خود را وارث امپراتوری پارسی می داند و پهنه آبی جنوبی آن كشور است آنرا بطور طبیعی خلیج فارس می نامد، كشورهای غیر عربی نیز آن را خلیج فارس می نامند كتابهای جغرافیایی و نقشه های تاریخی از جمله بطلیموس و نقشه های قرون گذشته نیز به خلیج فارس اشاره دارند اما كشورهای عربی آنرا خلیج عربی می خوانند نامی كه در مستندات تاریخی وجود ندارد بنابر این دو نام رقابتهای سیاسی را بازتاب می دهد.
این رقابت های سیاسی در كارتوگرافی نیز بازتاب یافته است مثلا انتشارات نقشه نگاری جان بارتولوموو و پسران John Bartholomew & sons در سال 1977 در نقشه ایران از نام خلیج فارس استفاده كرده است و همزمان برای مشتریان عرب خود نام خلیج عربی را بكار برده است تا بدین وسیله نه موجب ناراحتی ایرانیان شود و هم مشتریان عرب را جذب نماید. این نمونه ایاز سیاسی شدن كارتوگرافی است.
كادمن سپس به منازعه بر سر نامهای تاریخی بخصوص نام جمهوری مقدونیه( یكی از جمهوری های یوگسلاوی سابق) كه دولتهای اروپایی از برسمیت شناختن آن به در خواست یونان خودداری می كنند و لی مقدونیه نیز اصرار بر كاربرد نام جمهوری مقدونیه بجای جمهوری فیرم را دارد .
اعتراض دولت اردن به اسرائیل و اعتراض اسرائیل به اعراب برای نامهایی همانند اورشلیم جریكو و حبرون / مسجد اقصی اریحا، نابلس، عربه یا عقبه ، الخلیل. و اعتراضات تركیه و قبرس در مواردمشابهه مطرح شده است. به هر حال مصوبات كنفرانس یكسان سازی سازمان ملل از جملهقطعنامه شانزدهم كنفرانس سوم، سیاسی شدن نامهای جغرافیایی را محكوم نموده و اعلامكرده است كه اینگونه تغییرات را در مورد نامهای جغرافیایی برسمیت نمی شناسد.”
قطعنامه های 25 و 34 كنفرانس دوم و قطعنامه 20 كنفرانس سوم و قطعنامه 25 كنفرانس پنجم به مسائل مربوط به اختلافات بر سر موضوع نامهای جغرافیائی مشترك میان چند كشور مربوط می شود . TOPONYMY The Lpre, Laws and Language of Geogrraphical Names