مبانی و نظریه معماران : معماری ایران هیجان انگیز است ( گفتگو با برناردو گومز معمار مکزیکی )

برناردو گومز مدیر گروه معماری بی جی پی و دارای دکترای معماری از دانشگاه مادرید است.


وی از سال2003 تا کنون مدیر مدرسه معماری دانشگاه آیونهواکو مکزیکوسیتی است وبیش از 20 سال است که در سمت استادی دانشگاههایی چون مادرید " پرو" کلمبیا"55هنر و آمریکا فعالیت دارد.
از مسئولیت های حرفه ای وی میتوان به عنوان نایب رئیسی انجمن معماری مکزیک " مشاور معماری اتاق بازرگانی فرانسه –مکزیک "مسئولیت استاندارد سازی و رتبه بندی معماری وزارت علوم و آموزش اسپانیا و ... اشاره کرد.


وی همچنین تقدیر شده (ای آی ای) " برگزیده جایزه اول طراحی سیزدهمین دوسالانه معماری(کوایتو)" برنده جایزه اولاز آرتد 2001 لندن و برنده مدال طلا دوسالانه جایزه میامی بیچ و برگزیده نشان شوالیه سازمان ملی گروه افتخارات فرانسه ... است.میتوان گفت برناردو گومز مهمترین معمار مکزیکی در میان هم نسلهایش است.

در حاشیه سیزدهمین کارگاه پیشرفته معماری که توسط پژوهشکده توسعه و کالبد در مجتمع تلاش برگزار شد با این معمار مکزیکی مصاحبه ای انجام داده ایم که میخوانید:

آقای گومز مختصری از خودتان بگویید.


درسال 1961 در بروکسل بدنیا آمدم و از سال 1987 به عنوان یک معمار کار خود را آغاز کردم و این فعالیت را با طراحی صنعتی ترکیب کردم که طی این سالها موفق به دریافت 80 جایزه برای آثار معماری و آثار صنعتی شده ام که نشان افتخار لژیون از کشور فرانسه در سال 2008 و جایزه اول میس وندروهه از جمله آنهاست.


در باره ارتباط کارهای خود با فرهنگ مکزیک یا معماری مکزیکی برای خوانندگان ما توضیحاتی بفرمایید.


این یک مقوله پیچیده است و ایده معماری مکزیکی در مکزیک مرا نگران میکند. ایده ای که در کشوری مثل فرانسه به عنوان معماری فرانسوی اتفاق می افتد علاقه مندی به پدید آوردن معماری خوب است.


در دیگر کشورها مثل انگلستان " سوییس و هلند و آلمان نیز به همین شکل است . دنیا به سوی جهانی شدن در حرکت است . دنیایی که ایده ها به سرعت در آن جریان دارد.


درست است که در مکزیک با عوامل بیرونی متفاوتی روبرو هستیم که ریشه در این محل دارد" اما سعی در حل مسائلی که کیفیت زندگی در یک اثر معماری را بالا میبرد رای من جالب تر و مصمم تر است و اعتقادی به اینکه معماری من مکزیکی به نظر می رسد ندارم.


یکی از آخرین آثار من غرفه مکزیک در نمایشگاه کتاب پاریس است" نمایشگاهی مهم که بیش از بیست هزار نفر بازدید کننده داشت که شاید مکزیک را نشناسند ولی علاقه مند به ادبیات و فرهنگ آن هستند و برای ایشان جالب است که نشانه هایی از کشور مکزیک را ببینند .ایده من در این اثر نمایش یک کشور جوان پر انرژی معاصر و قوی بود که رو به جلو نگاه میکند اما همزمان می داند چگونه با تاریخش زندگی کند.


به نظر شما طراحی با دست (اسکیس) بهتر است یا طراحی با رایانه؟


اعتقاد راسخی به طراحی با دست دارم.من متعلق به نسل قلم هستم. به نظرم ارتباط مستقیم بین مغز و دست برای طراحی پروژه ها بسیار مهم است و این ارتباط در موس کامپیوتر از بین میرود.

موس و قلم شبیه هم نیستند. کامپیوتر ابزار با ارزش و غیر قابل چشم پوشی ای است اما نمیتواند جایگزین امکانی باشد که طراحی با دست برای ارتباط مستقیم دست و مغز ایجاد میکند. اگر شما نتوانید با دست طراحی کنید نمیتوانید در کامپیوتر نیز طراحی کنید و کیفییت نهایی نیز مطلوب نخواهد بود. من نگران این هستم که نسل جوان این ارتباط با ترسیم را از دست بدهد.


با توجه به اینکه شما از آندسته معمارانی هستید که اجزای معماری خود یعنی مبلمان و دستگیره را خودتان طراحی میکنید تفاوت طراحی در مقیاس های مختلف را چگونه ارزیابی میکنید؟


قبل از اینکه همه چیز تخصصی شود معماران به راحتی در مقیاسهای مختلف کار میکردند. گرافیک " طراحی صنعتی "طراحی لباس و پارچه ...آنها به راحتی میتوانستند که از یک مقیاس به مقیاس دیگری بروند. مرتبه فعلی مهارت ها بسیار جدی است. معماران به طور فزاینده ای درگیر آن میشوند که این بخشی از مشکل است.


وقتی شما یک دهه یک چیز و یک ساختمان کار میکنید " اقدام به تغییر مقیاس و برنامه هزینه زیادی از شما میگیرد. یه نظر من بهتر است این شیوه تغییر کند تا همیشه دید جدید و راه حلهای غیر قابل انتظار داشته باشید. هنگامی که شما یک متخصص باشید این وضعیت معمولا به سمت سکون می رود. وقتی شما یک صندلی می سازید در باره این فکر میکنید که چگونه از شش قطعه متفاوت یک موضوع جدید پدید آورید که با هر یک از قطعات اصلی متفاوت باشد و یا وقتی که یک ساختمان با شش جزء میسازید هر دو یک فرایند است . اما مسلما طراحی یک ساختمان پیچیده تر از یک صندلی است.


مهمتر اینکه معمار اجتماعی است و همیشه در گروه کار می کند. هنگامی که من یک صندلی را طراحی میکنم در یک صفحه از دفترچه یادداشتم طراحی میکنم و این شخصی تر و خصوصی تر است. ولی فرایند و شیوه آن یکی است.

به کدامیک از شهرهای ایران رفته اید و معماری ایران را چگونه ارزیابی میکنید؟


در این چند روزی که در ایران هستم به تخت جمشید" ابیانه " نقش رستم " نقش رجب " و شیراز رفتم بسیار هیجان انگیز بود. از عکس گرفتن خودداری میکردم و اسکیس میکشیدم چون خواستم ببینم دقیقا چه چیزی مقابلم هست. من از تاریخ زیبای ایزان لذت بردم و فهمیدم چه تاریخ با عظمت و با شکوهی مقابلم قرار گرفته است.

کدامیک از آثار دیدنی و معماری ایران شما را بیشتر تحت تاثیر قرار داد؟


اصفهان مانند یک شهر رقصان است.

برای من تعجب آور و حیرت انگیز بود که چگونه در شهری مانند اصفهان که متراکم است" میدان نقش جهان که چنین فضای باز و گسترده ای دارد طراحی شده است.


حرف آخر؟


پروژه ها از میان یک سلسله وضعیت های ویژه بیرون می آیند. علاقه من سعی در حل مشکلات هر پروژه است و نه فراهم کردن یک راه حل عمومی. همه پروژه ها راه حل های مخصوصی دارند تا در آن وضعیت جوابگو باشند...
منبع : takmemar.mihanblog.com