پرسش از چيستي هرمنوتيک، تحليل و بررسي مسايل آن

* گروه مطالعات عالي هنر، پرديس هنرهاي زيبا، دانشگاه تهران



براي واژه هرمنوتيک (Hermeneutics) در اثر کاربردهايي که پيدا کرده است، معاني متعددي وضع کرده اند. کاربران اين واژه، بايد معني و مقصود خويش را از واژه هرمنوتيک به طور دقيق و روشن، بيان کنند حوزه نقد و تفسير آثار هنري بيشترين آسيب هاي نظري را به خاطر ابهام در استعمال واژه هرمنوتيک و معادل هاي آن همچون تفسير، تعبير و تاويل، ديده است. منتقدين و نظريه پردازان و متفکران، همواره اين اصل را در مکتوبات خويش رعايت مي کنند که:
اگر معني واژه ها در کاربرهاي خود و مقصود کاربران از واژه ها، معلوم نشود، واقعه فهم به طور صريح و روشن اتفاق نمي افتد و علاوه بر اين، مخاطبان مکتوبات، دچار بدفهمي متن مي شوند و تفسيرهايي مخالف مقصود نويسندگان از متن، خواهند داشت. فهم و تفسير پديده ها از يکديگر جدايي ناپذيرند، تا آن جا که بسياري از متفکران براي فهم و تفسير، ماهيتي واحد قائل شده اند. قابليت هاي ذهني انسان به گونه اي است که قادر است، براي هر پديده اي، معناسازي کند يا درپي کشف معناي پديده ها باشد. چنين قابليتي را قابليت هاي تفسيري نام نهاده اند. متن ها در تفاسير، مفتوح مي شوند. هدف تفسير و فهم متن، وصول به معناي آن است. معنا، محصول فرايند فهم است.
دازاين (Dasein) موجود مفسيري است که داراي علام است و ذاتا پديده ها را تفسير مي کند. براي تفسير متن، داشتن روش، الزامي است. متون، مفسرين را در يافتن روش هاي تفسيري، هدايت مي کنند و به عبارتي: متون، هادي مفسراند براي تفسير! بررسي تعاريف هرمنوتيک و تحليل ماهيت فرايند تفسير براي هر پژوهشگري، ضروري است. زيرا تفسير با معرفت شناسي و هستي شناسي ربطي ذاتي دارد و علاوه بر اين، تفسير در عالم هنر، به صورت نقد هنري ظاهر مي شود. پرسش از چيستي هرمنوتيک و بررسي کليات مسايل مربوط به تفسير، درون مايه اين مقاله است.

كليد واژه: هرمنوتيک، فهم، دازاين، متن، زبان، مولف، مخاطب، خواننده، معنا، تفسير

[تنها کاربران عضو سايت قادر به مشاهده لينک ها هستند. ]